واکنش داریوش ارجمند به نشریه یالثارات
داریوش ارجمند در یادداشتی که روزنامه ایران آن را منتشر کرد، به توهین هفته نامه لثارات پاسخ داد.
متن یادداشت ارجمند بدین شرح است:
در جامعهای زندگی میکنیم که سلیقه بر ما حکومت میکند. سلیقه نشریه «یالثارات» است که به ما فحش بدهد و سلیقه روزنامه دیگر اینکه به هنر احترام بگذارد و هنرمند را تکریم و احترام کند. سلیقه وزارت ارشاد این است که بر اساس قوانین موجود با چنین بدرفتاریهایی برخورد کند و این نشریه را متوقف کند و از آن سو سلیقه دیگری است که مجوز فعالیت بدهد. در چنین احوالی چه توقعی داریم که شأن و منزلت هنرمندان حفظ شود و کسی فحش و ناسزا نگوید. سه هزار شماره دیگر بنویسند ما … هستیم اما بدانند که فحش یقه کسی را میگیرد که فحاشی کرده است.
شاید بهتر است هنرمندان نسبت به این وقایع بیاعتنایی کنند. «طلا که پاک است چه منتاش به خاک است» شخص پاک و درستکار برای اثبات بیگناهی خود، به رفع و رجوع و شاهد و واسطه نیاز ندارد. هنرمندان در این مملکت جاودانه هستند و در این تردیدی نیست. شما چه به شهاب حسینی فحش بدهید و چه تمجید کنید کار او از این حرفها گذشته است: «خواهی بلند ساز مرا خواه پست کن/ کار من از بلندی و پستی گذشته است»
هنرمندان سرمایههای اعتبار و آبروی این کشور هستند. همانقدر که دکتر ظریف در جریان مذاکرات هستهای نام و منش ایران را به دنیا معرفی کرد اصغر فرهادی و مجید مجیدی و شهاب حسینی هم فرهنگ ایران را به جهانیان معرفی کردند. همانطور که شهدای کشورمان با اهدای جانشان نام ایران را حفظ کردند هنرمندان ایرانی هم با اهدای روحشان نام آن را پرآوازه کردند. این شهاب حسینی که فیلم «فروشنده» را بازی کرده است همانی است که نقش خلبان شهید بابایی را هم بازی کرده است و اتفاقاً کارنامه کاری متعادل و درخشانی هم دارد. او حتی به نوعی خدمتگزار انقلاب بوده است.
این برادرانی که اینقدر دلشان به حال فرهنگ این مملکت میسوزد جشن معتادان را در کوچههای این شهر ندیدهاند؟! چطور یک عکس از جشنواره شیشه در پشت خیابان مولوی و اطراف تئاتر شهر کار نمیکنند! آیا مشکل مملکت فقط جشن حافظ و شهاب حسینی است. میخواهید با حذف او چه کسی را جایگزین کنید. شما که قدرت دارید هر کاری که دلتان میخواهد بکنید. بعد از تصمیم قانونی وزارت ارشاد از همان جایی که اجازه گرفتید تا نشریهتان را منتشر کنید بروید و مجوز بگیرید که همه ما را ممنوعالفعالیت کنید.
شاید باید ما هم برویم کنار خیابان مولوی مواد بفروشیم بلکه در امان باشیم. همانطور که آنها در امان هستند. آیا مشکل مملکت فقط جشن حافظ است، در این مدت یک کلمه ازحقوقهای میلیاردی حرفی زدهاید؟
البته که همه چیز نمیتواند در سیطره یک سلیقه قرار بگیرد برخی ممکن است از جماعت هنرمند خوششان نیاید اما اینکه از ابزار و پشتوانهای که دارند برای فحاشی و توهین و به انزوا کشاندن یک عده استفاده کنند کار شرافتمندانهای نیست. شاید به نظر برسد که ما جماعت هنرمند مردمان کم زوری هستیم. اما تمام قدرت و زور ما مردم است.
وقتی به هنرمند یک مملکت توهین میشود این ناسزا و فحش شامل دوستداران آن هنرمند هم میشود و به همین دلیل هم هست که امروز مردم در شبکههای اجتماعی و در جامعه طوری از هنرمندان دفاع میکنند که دیگر نیاز به واکنش و پاسخگویی ما وجود ندارد. اصلاً نیازی نیست که بخواهیم در برابر لیچاربافی یک عده از خودمان دفاع کنیم.
به یاد دارم در صحنهای از سریال امام علی(ع) بعد از جنگ نهروان مقابل مسجد کوفه شخصی به روی مالک اشتر آب دهان میاندازد. مالکاشتر در واکنش به این حرکت به مسجد میرود و برای آن عرب بدوی درخواست مغفرت میکند. ما هنرمندان از این صحنهها آموختهایم و برای این جماعت دعا میکنیم و از خداوند میخواهیم که هدایتشان کند.
والبته من این جماعت را به خدای متعال واگذار میکنم و در سر پل صراط «شهدالله، شهدالله» یقه آنهایی را که به من و خانوادهام توهین کردهاند میگیرم و رها نمیکنم. من به روز قیامت اعتقاد دارم.