۱۳:۲۶ ۱۳۹۶/۴/۷
مرسی از راهنماییتون مادرشوهرم نزدیکمه یه مدته یه خیلی چیزارو بهشون نمیگم ولی همینم بده که از ترس اونا چیزایی رو قایم کنم باعث دلشورم میشه مثلا یه شب شام مامانم اینارو دعوت کرده بودم مادرشوهرم اینا انگار علم غیب دارن همون شب اومدن خونمون شب نشینی واااااای نمیدونیدچه قیافه ای گرفته بودن و همش تیکه بارم میکردن منم تپش قلب گرفته بودم و استرس داشتم با اینکه قایم میکنم ولی میگم یعنی من حق ندارم مامانمو واسه شام بگم!!درحالیکه همیشه اونارو اول دعوت میکنم وقتی میبینم توزندگیم هیچ کاری رو نمیتونم بالذت انجام بدم افسرده میشم مثلاخیر سرم مامانم شام اومده بودخونمون زهرم شداونشب😞