خانه
leftPublish
leftPublish
243K

رمان ایرانی " دل "

  • ۱۴:۰۹   ۱۳۹۶/۵/۶
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان دل ❤️


    قسمت چهارم

    بخش چهارم



    وقتی رسیدیم لب آب , حسام و سامان فورا رفتن تو آب ... بعدم بابا رفت ...
    مامانم که خیلی آب رو دوست داشت , همراه زینت خانم حاضر شدن و اونا هم رفتن و یکم نزدیک ساحل توی آب ؛ بازی می کردن ...
    رضا سرشو به ماشین و جمع و جور کردن گرم کرده بود و نمی رفت ... احساس کردم دور و بر من می پلکه ...
    گفتم : رزیتا بریم تو آب ؟
    گفت :  اگر تو بیای ! آخه من دوست ندارم ماسه ای بشم ولی به خاطر شما میام ...

    بلند شدیم و همون طور با لباس رفتیم تو آب ...
    من شنا خوب بلد نبودم ... فقط می تونستم روی آب بخوابم و بهم آرامش می داد ... همین طور که روی آب خوابیده بودم , چشمم رو بستم و فکر کردم ...
    چقدر دلم می خواست غصه ای که تو دلم داشتم رو فراموش می کردم از زندگی لذت می بردم ولی طعم لحظات من تلخ شده بود و جز غم و اندوه احساس دیگه ای نداشتم ...
    ای کاش وقتی برمی گردم تهران , ببینم همه چیز مثل سابق شده ... عماد ازدواج نکرده و همون طور مشتاق دیدن من از جلوی خونه ی ما رد میشه ....
    کمی گذشت خسته شدم و اومدم پامو بذارم زمین که دیدم زیر پام خالیه و از ساحل دور شدم ...
    چند بار رفتم زیر آب و اومدم بالا ... احساس کردم دارم غرق می شم ...
    رفتم پایین و پایین تر ... پام خورد به زمین ... با سرعت پامو فشار داد و خودمو رسوندم بالا و تا سرم از زیر آب دراومد فریاد زدم : بابا کمک کن ...

    و باز رفتم زیر آب ... تقلا می کردم ... نفسم داشت بند میومد که یک دست رفت زیر شکمم و منو داد بالا ...
    مامانم بود ولی نمی تونستم درست نفس بکشم ...

    حسام از راه رسید و منو گرفت و با خودش برد ...

    تا به ساحل رسیدیم , بابا داد زد : زری ؟ ... زری کو ؟ ... حسام بدو ...

    رضا و حسام و بابا هر سه به طرف دریا شناکنان رفتن ...
    همین طور که نفسم بالا نمی اومد از ترس از دست دادن مامانم گریه افتادم و گفتم : ای خدا ... مامانم ... وای ...
    از دور یک دست می دیدم که از آب بیرون میاد و دوباره میره زیر آب ...

    و چند دقیقه بعد رضا اولین نفری بود که به مامان رسید و اونو گرفت ...

    کمی که اومدن جلوتر بابا به اونا رسید و مامان رو با خودش آورد به ساحل ...

     



    ناهید گلکار

    ویرایش شده توسط *** نازمیـــن *** در تاریخ ۶/۵/۱۳۹۶   ۱۶:۱۷
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان