خانه
182K

رمان ایرانی " اِنجیلا "

  • ۱۶:۳۷   ۱۳۹۶/۹/۱۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان انجیلا 💘


    قسمت سی و دوم

    بخش پنجم




    گفتم : واقعا ؟ خوب چرا گفتین نروژی ؟ مگه عرب باشه چی میشه ؟
    گفت : خجالت می کشم ... اگر بگم نروژی , همه می پذیرن که ممکنه این کارو با من کرده باشه ولی یک زن مسلمون نباید این کارو بکنه ... به اسلام لطمه می خوره ...
    گفتم : فکر نمی کنم , ربطی نداره ... یک زن این کارو کرده باشه , به اسلام مربوط نمی شه ...
    گفت : حالا بیاین تو زندگی من , متوجه می شین چی می گم ... دوستان من همه از اون کله گنده ها هستن و بسیار مومن و معتقد , خوب نبود می فهمیدن زنم به من خیانت کرده ....
    گفتم : آقای دکتر ولی این دو تا دروغ تا اینجا ...
    گفت : نه ... این که فرقی نمی کنه , چه عرب چه نروژی من طلاقش دادم رفته ... مشکلی نیست ... برای شما دروغ محسوب نمی شه ...
    گفتم : چند وقته ؟
    گفت : شش ماهی می شه , البته دو ساله از هم جداییم ... من به خاطر پسرم نمی خواستم طلاقش بدم ولی دیگه مجبور شدم ... خیلی عذاب کشیدم ... این طور چیزا با پول حل نمی شه ...
    من زنی می خوام مثل شما نجیب و با صداقت ...
    من اینا رو تو وجود شما دیدم ... البته انکار نمی کنم که در درجه اول شیفته ی زیبایی شما شدم ولی چیزی که منو دنبال تو کشوند , حیای توی نگاهت بود و اینکه زنی بودی که به خاطر پول دنبال من نیفتادی ...
    من از این جور زن ها زیاد دیدم ...
    گفتم : حالا منم مثل شما , باید دو دلیل برای قبول کردنم داشته باشم یا نه ؟ جز پولتون و حرفایی که خودتون می زنین , من به چی اعتماد کنم ؟ چیزی از زندگی شما نمی دونم ...
    بلند خندید و گفت : راست می گین ... حیایی هم که تو نگاهم ندیدی چون نمی تونم جلوی خودمو بگیرم و محو اون چشم ها نشم ... تو رو خدا , جون من , راست بگو با خودت فکر نکردی که من چقدر بی حیا هستم ؟
    گفتم : قبلا نه , ولی الان چرا ...
    گفت : بریم دبی زندگی منو ببین ... همه چیز رو خودت از نزدیک ببین و بسنج ... وقتی منو تایید کردی , اون وقت ازدواج می کنیم ... خوبه ؟
    من مهمون می کنم تو رو با کل خانواده ,  همه با هم تصمیم بگیرین و در مورد من نظر بدین ... دیگه من حتی یک کلمه رو حرف شما حرف نمی زنم ...
    فقط برای اینکه من گناه نکنم , یک خطبه محرمیت بخونیم ...
    قول می دم دست از پا خطا نکنم ...




    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان