خانه
180K

رمان ایرانی " اِنجیلا "

  • ۱۶:۰۹   ۱۳۹۶/۱۰/۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان انجیلا 💘


    قسمت چهل و ششم

    بخش اول




    وقتی چشمم رو باز کردم , اورژانس اومده بود تو خونه ... فشارم رو گرفتن و یک سرم بهم وصل کردن و دو تا آمپول ریختن توش و رفتن ...
    هنوز داشتم می لرزیدم ... مهبد کنارم بود ...

    گفتم : بچه ها رو ببر بده به مادرشون ... خواهش می کنم اون زن رو بیشتر از این آزار نده ...
    گفت : عزیز دلم من کاری به اون ندارم , خودش نمی خواد ... تو اگر می خواستی بچه ها رو نگه نداری به خودم می گفتی , من که بهت زور نگفتم ... چرا اینطوری می کنی ؟ می برمشون پیش مادرم ...
    گفتم : نه , من مشکلم این نیست ... خودت می دونی چقدر برای آویسا دلتنگم , حال اون مادر رو می دونم ... من تا حالا ازت چیزی خواستم ؟ بگو ... خواستم ؟
    دستی کشید رو سر من و گفت : چی می خواهی نفس من ؟ هر چی باشه بگو انجامش می دم ... می خوای بچه ها رو بدم به زینب ؟ ولی اون عرضه ی نگهداری از اونا رو نداره ... ندیدی چقدر بی تربیت بار اومدن ؟ می خوام زیر دست تو تربیت بشن ...
    گفتم : هیچکس برای اون بچه ها مثل مادرشون دلسوز نیست ... زینب خانم معلمه , خودش می دونه بچه هاشو چطوری بزرگ کنه ... تو رو خدا این حرف رو نزن , من ناراحت میشم ...
    گفت : باشه , بذار مامانم برسه تو تنها نباشی , می برمشون ...


    یکم خیالم راحت شد ...
    اما امیرحسین که کتک سختی خورده بود , با یک نگاه غمگین و معصومانه به من خیره شده بود ... از نگاهش می فهمیدم که با من حرف داره ...
    تو فرصتی که پیدا کردم و مهبد رفت تو سوئیت تا کاری انجام بده , صداش کردم و دستشو گرفتم و گفتم : امیرحسین , عزیزم ... منو ببخش , باور کن به خاطر خودت این کارو کردم ... من دلم نمی خواد تو بری , حالا هر وقت دوست داشتی بیا پیش من ... دلم برات خیلی تنگ میشه ولی مادرت خیلی تنهاست , گناه داره ...
    گفت : من دوست دارم پیش مامانم باشم ولی شما رو هم دوست دارم  ... اینکه پیش شما بودم خیلی خوب بود ولی دلم پیش مامانمه ... خیلی گریه می کنه و غصه می خوره ... بهش میگم شما برای ما چیکار کردین ...
    گفتم : کاش این عقل رو داشتم ولی چیزی که پیش اومد ناخواسته بود و من قبلا بهش فکر نکرده بودم ...
    پس تو هم به مامانت نگو , بین خودمون باشه بهتره ... قول بده ...




    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان