بابای امیر علی و بهار :
سلام.ازهمگی ممنونم و برای همه خوشبختی آرزو میکنم.روز دوم مجبور شدیم هردو رو ببریم دکتر.دختر رو برای معاینه و پسر رو بخاطر اسهال و...تا دیروز هردو هرکدوم یه گوشه افتاده بودن.بهار خانم بخاطر زردی تا دو روز توی دستگاهی که براش کرایه کرده بودم برنزه میکرد و داداششم دم به دقیقه تب و میاورد بالا.خلاصه حسابی مادرشونو شب بیداری و خستگی بهش دادن با اون وضعش.خداروشکر امروز هردو خوبن.پسر خیلی کاری بهش نداره گاهی هواشو داره و گاهیم اصلا کاری به کارش نداره.راستش اونقدر که هوای پسر رو داریم دختر فعلا نیازی به مدل برخوردی که پسر داره نداره.
ان شاالله كه هر دو سلامتي شون رو بدست بيارن و زود زود خوب بشن