خانه
9.6K

علاقمندان به سریال گیم او ترونز بیان اینجا لطفا

  • ۱۴:۵۰   ۱۳۹۸/۲/۱۷
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست

    پس از یورش موردانتظار اما مایوس‌کننده‌ی نایت کینگ و آمدن زمستانی تاریک و کوتاه، به وینترفل می‌رویم. جایی که بسیاری از شخصیت‌هایی اصلی‌اش به لطف پلات آرموری که نویسندگان برایشان ایجاد کرده‌اند، از «شب طولانی» زنده بیرون آمده‌اند و حالا مشغول وداع با کشته‌شدگان هستند. از به اصطلاح «جنگ بزرگ» عبور کردیم و اکنون جان (ایگون؟) را می‌بینیم که طی یک سخنرانی احساسی، از دلاوری و ایثار مدافعان وینترفل می‌گوید. جدا از این موضوع، اکنون بسیاری به این نتیجه رسیده‌اند که نه‌تنها منطقِ کافی پشت این جنگ وجود نداشت بلکه طبق گفته‌های قبلیِ جرج آر. آر. مارتین، می‌توان برداشت کرد که اصول نویسندگیِ او را به کلی نادیده گرفته شده است. اگر باور ندارید شما را ازجاع می‌دهم به مصاحبه مارتین در سال ۲۰۱۸ که گفته بود: «چیزی که از افراد حاضر در جنگ‌ ویتنام و دیگر جنگ‌ها، شنیده‌ام و می‌دانم این است که جنگ هیولای دورن مردان را نمایان می‌کند و همه می‌توانند کشته شوند. فرقی ندارد قهرمانِ داستان باشید یا نه. پس زمانی که فیلمی را تماشا می‌کنم یا کتابی می‌خوانم، اگر قهرمان داستان و شش نفر همراهش را خطراتی جدی تهدید کند و هیچ‌کدامشان در نهایت کشته نشوند، یا اگر فقط یکی از آن‌ها زخمی شود ولی در نهایت همگی زنده بمانند، اذیت می‌شوم.» این دقیقاً کاری است که بنیاف و وایس در اپیزود قبلی انجام دادند، یعنی ایجاد کشنده‌ترین خطرات کاذب برای قهرمانان داستان، که تنها به معنی نادیده گرفتن دیدگاهِ مارتین و طرفداران سریال و کتاب‌هاست بلکه حقیقتاً، دلیل دیگری بر بی‌دقتی شورانرهای سریال به شمار می‌رود. این را هم در نظر بگیرید که مارتین حتی فیلمنامه‌ی فصل آخر را نخوانده و فقط صحبت‌هایی با شورانرها داشته است. پس مشکلی که در نقد قبلی به آن اشاره کردم، فقط حذف نشدن شخصیت‌های موردانتظار نیست، بلکه همان تهدید کاذب و جعلی است که یافتنش در ذات دنیای خلق‌شده توسط مارتین، سوال‌برانگیز است.

    از نکاتِ به‌جا مانده از اپیزود قبلی که بخاطر ماهیتِ جنجالی‌اش، نیاز به توضیحات داشت، می‌گذریم. چه خبر از قسمت چهارم فصل هشتم «گیم آف ترونز»؟ اگر «شب طولانی» در عین حماسی و دلهره‌آور بودن، یکی از بدترین نویسندگی‌ و فیلمبرداری‌های کل سریال را داشت، می‌توانم بگویم که اپیزود چهارم به نام «آخرینِ استارک ها» نیز کمک چندانی به بهبود وضعیتِ اسفناک سریال نکرده است. مطمئناً قسمت ۴ به اندازه «شب طولانی» بد نیست اما آنقدری که نیاز داشتیم، امیدوارکننده جلوه نمی‌کند. من هم دوست دارم اپیزودهای ۵ و ۶ به حدی خوب باشند که تمام مشکلاتم با دو قسمت اخیر سریال را به کلی فراموش کنم. اگر واقعاً بنیاف و وایس، موفق شوند در همین زمان باقی‌مانده، ورق را برگردانند و کاری کنند که بعدها از پایان سریال به عنوان یکی از رویاهای به حقیقت‌پیوسته‌ی خود یاد کنیم، باید کارشان را عمیقاً تحسین کرد. اما در حال حاضر به نظر می‌رسد نمودار نزولیِ سریال، هر هفته با شیب‌ بیشتری به سمت پایین می‌رود و همان اندک امید هم نابود می‌شود.

    مشکل اینجاست که سریال Game of Thrones تنها یک اپیزود را خرجِ جمع کردن ماجرای نایت کینگ و دار و دسته‌اش می‌کند اما می‌خواهد یک نیمه‌ی کامل از آن را به دعوای دو ملکه اختصاص دهد. از آن بدتر نه برن هیچ توضیحی درباره اتفاقات نبرد (و اینکه خودش کجا بوده) ارائه می‌کند و نه فهمیدیدم که آریا یا همان «قهرمانِ وینترفل» چطور نایت کینگ را به قتل رساند. فقط باید قبول کنیم کار نایت کینگ تمام شده است. یعنی رسماً جایزه‌ی امیِ بدون پرداخت‌ترین و توخالی‌ترین شخصیت منفی یک سریال تلویزیونی می‌رسد به جناب شاه شب. انگار بنیاف و وایس آنقدر نگران جمع کردن خط داستانی او بوده‌اند و آنقدر سرسی را در ذهن خود بزرگ‌نمایی کرده‌اند که حاضر شده‌اند برخی از مرگ‌هایی که باید در بزرگ‌ترین نبرد تاریخ (!) اتفاق می‌افتاد، به قسمت چهارم انتقال دهند تا این بخش هم خالی از توئیست نباشد. این دو شورانر، البته سعی در اصلاحِ اشتباهات ندارند، چراکه مشخص است بیشتر برای پروژه جدید «جنگ ستارگان» خود ذوق‌زده بوده‌اند. این قسمت هم چیزی نبود جز ادامه‌ی روند اشتباهی که از ابتدای فصل کمی خود را نشان داده بود، در قسمت ۳ به نقطه‌ی اوج رسید و حالا دارد ادامه می‌یابد. مرگ اژدهای دوم دنریس یعنی ریگال، شوکه‌کننده بود اما پس از اتفاقاتی که در «شب طولانی» افتاد دیگر نمی‌توان هیچ چیز را در این سریال جدی گرفت. سکانس مرگ ریگال هم فقط می‌آید که ضربه‌ای ناگهانی به مخاطب بزند و کمی از قدرت دنریس بکاهد تا جنگ او با سرسی در حالت متعادل‌تری قرار بگیرد اما در واقع، بی‌منطقیِ آن دست کمی از سکانس کشته شدن نایت کینگ ندارد. فرض کنید اگر چنین اتفاقی در قسمت دوم می‌افتاد و جنگ با نایت کینگ به اواخر فصل موکول می‌شد، چقدر هیجان و نگرانیِ بیشتری نصیب مخاطب می‌کرد. «آخرینِ استارک‌ ها» شاید به عنوان یک اپیزود مستقل، از نظر کارگردانی (دیوید ناتر) ضعف خاصی نداشته باشد اما قرار گرفتنِ آن درست پس از فاجعه‌ی «شب طولانی» باعثِ کمبود ملموسِ حس و حالی شده که در نیمه‌ی دوم فصل آخر نیاز است.

    علاقمندان به سریال گیم او ترونز بیان اینجا لطفا علاقمندان به سریال گیم او ترونز بیان اینجا لطفا

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۱۷/۲/۱۳۹۸   ۱۸:۰۴
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان