علائم هفته چهارم بارداری، تنگی نفس در دوران بارداری، سردرد بارداری، خستگی در دوران بارداری، تغییر خلق و خو در هفته های اولیه بارداری، احساس افسردگی در هفته های اول بارداری
روز بعدش سردرد خیلی شدیدی گرفتم. از صبح سردردم شروع شد و تا شب هی بدتر شد. همون روز رفتم دکتر زنان و پرونده تشکیل داد برام. بهم گفت که تو به طرزشگفت انگیزی زود متوجه بارداریت شدی و چنین چیزی اصلا متداول نیست و هی به من می گفت تو چقدر زود فهمیدی. که منم توی دلم می گفتم ما اینیم دیگه 
....خلاصه بهم گفت الان رویان یا جنین خیلی کوچیکه و حتی در سونوگرافی واژینال هم قابل تشخیص نیست و گفت سه هفته یا چهار هفته بعد برم سونوگرافی واژینال. من اسم این سونوگرافی رو شنیده بودم و یکی از دوستام در موردش بهم چیزهای ترسناکی گفته بود. از دست دکتر خیلی عصبانی شدم که میخواد بچه منو به خطر بندازه اما فرداش که توی اینترنت سرچ کردم فهمیدم هیچ خطری واسه جنین نداره. دو روز بعد نیمه های شب از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی و یه قطره خون دیدم باورتون نمیشه انگار دنیا روی سرم خراب شد تا صبح نخوابیدم و صبح هم که باز یه قطره دیگه دیدم که از شدت ناراحتی بلند بلند گریه کردم 
اما بچه ها نترسید معمولا لکه بینی چیز خطرناکی نیست. من روز قبلش دلپیچه شدید گرفته بودم و اون احتمالا باعث این قضیه شده بود. به اورژانس مراجعه کردم . دکتر اورژانس به من اطمینان داد که مسئله مهمی نیست ولی من یک سونوگرافی زود هنگام انجام دادم.
ساک جنین در رحم تشکیل شده بود و توی ساک هم کیسه زرده وجود داشت دکتر رادیولوژی بهم تبریک گفت و من خیلی خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم و درک کردم چقدر این هدیه کوچولو برام با ارزشه و حتی فکر از دست دادنش چقدر به همم ریخته بود.
