تيرلشبازى (شوشتر )
نى بلندى را برمىدارند و يک سر آن را با يک لوله ٔ کاغذى که پر از مواد منفجره مثل باروت است، پر مىکنند و براى آن فتيلهاى درست مىکنند. فتيله را آتش مىزنند و آن را به هوا پرتاب مىکنند .
دادارى پودارى دو تا بيار (دا به معنى مادر و پو به معنى پدر است) (مسجدسليمان )
يکى از بازيکنان مىگويد: هرکس مادر و پدر دارد دو تا انگشت خود را در دست من بگذارد . بازيکنان همين کار را مىکنند. بازيکن اول چشمهاى خود را مىبندد و مىپرسد: تف کنم يا بگيرم؟ بچهها مىگويند: بگير. بازيکن سعى مىکند که يکى از بازيکنان را بگيرد. اگر موفق شد، چشم او را مىبندد و ديگران مىروند و گوشهاى پنهان مىشوند. وقتى همه پنهان شدند، چشمهاى بازيکن را باز مىکنند و به او مىگويند: 'روغه رى سست گرده بر سيست' و او بايد برود و پنهان شدهها را پيدا کند. اگر کسى را پيدا کرد بايد بر سر او بزند و بگويد: 'کچل' کسى که کچل بشود از بازى کنار مىرود تا دور بعدي. بعضى از بازيکنان که بتوانند خود را به بازيکن اولى برسانند و به او دست بزنند و بگويند: 'حلال حلال' ديگر کسى نمىتواند به آنها کارى داشته باشد. وقتى همه يا کچل شدند يا حلال بازى از نو آغاز مىشود و کس ديگرى انگشتان بچهها را در دست مىگيرد .
طناببازى (اهواز - آبادان - مسجدسليمان )
هريک از چهار بازيکن يکى از نامهاى سرخ، سبز، آبى و گلابى را براى خود انتخاب مىکند . آنگاه دو نفر از بازيکنان هريک دو سر طناب را در دست گرفته و يکى ديگر از بازيکنان بين اين دو قرار مىگيرد. يک نفر ديگر هم کنار محوطه ٔ بازى مىايستد. دو نفر بازيکن طناب بهدست شروع به چرخاندن طناب مىکنند و فردى که در وسط ايستاده بايد با نزديک شدن طناب به پاهاى او به هوا بپرد تا طناب از زير پاى او بگذرد. اين کار بهصورت متوالى انجام مىگيرد. همراه با اين کار، همان دو نفرى که دو سر طناب را گرفتهاند، مرتباً تکرار مىکنند: سرخ، سبز، آبي، گلابي. بازى بههمين ترتيب ادامه دارد تا زمانىکه پاى پرنده به طناب گير کند و طناب از چرخش بىافتد. آنگاه روى هر نامى که اين خطا صورت بگيرد، صاحب آن نام بايد به وسط بيايد و از روى طناب بپرد و بههمين شيوه بازى را تا هر زمان که مايل باشند، ادامه مىدهند .
گال (شوشتر )
بازيکنان در اين بازى با مشتى چوب باريک، برد و باخت مىکنند به اين ترتيب که ابتدا طرف مقابل شرط خود را که طاق يا جفت است، مشخص مىکند، آنگاه بازيکن اولى چوبها را در لبهاى از ديوار که گال ناميده مىشود، مىاندازد،د درنتيجه مقدارى از آنها در لبه ٔ گال باقى مىماند. تعداد چوبها را مىشمارد و اگر با شرط طرف مقابل مطابقت داشت، همه ٔ آنها را مىبرد .
يزله
اين بازى نمايشى جنبه ٔ حماسى و پهلوانى دارد و در مواقعى که دشمن سرزمين را تهديد مىکند، براى بالا بردن روحيه ٔ مبارزهطلبى مردم اجراء مىشود. يک نفر سردسته ٔ گروه مىشود و شروع به حماسهسرائى مىکند و ديگران به او پاسخ مىدهند . حرکات موزون بازيگران و هماهنگى کامل بين اين حرکات با گفتار آنها از ويژگىهاى مهم اين مراسم است. اين مراسم در شکل اصلى خود همراه با سلاح انجام مىشده و بازيگران با لباسهاى محلى و خشاب فشنگ به اين بازى مىپرداختهاند. اين بازى با نيايش پروردگار براى پيروزى پايان مىگيرد .