دو روز و دو شب سرگرم آموزش دادن پاپت بودیم اونم چاره ای نداشت جز پذیرش اینکه باید محل اجابت مزاجش رو تغییر بده و از حمام به سرویس بهداشتی بیاد. گاهی تا یکساعت دم دستشویی می نشستم اونم فکر میکرد اونجا فقط باید بشینه و استراحت کنه و منو رصد کنه.