بیاین از سوتی هامون بگیم

امروز رفتیم فروشگاه خرید به همراه مادر پدر شوهرم
خریدامونو کردیم و خلاصه پای صندوق رفتیم و حساب کتاب
بعدش فاکتورامونو داد دستمونو ماهم پول دادیم.همونجا پای صتدوق منو پدر مادر شوعری داشتیم میحرفیدیم
۵مین تو حال خودمون بودیم اونام مارو نگا نگا
بعد با حالت جدی و خیلی مثلا اعتراضگونه گفتم خانم کار ما تموم نشد بریم کی که ما واستادیم اینجاااا
صندوقدار هم با حالت غیر عادی گقت غزیزم ۵مین بیشتر که حسلبتون بستس شماهم پول دادید و فاکتور گرفتید
کلی خجالت کشیدم و گفتم ای وای اره ....خنده کنان منو پدر مادر همسری اومدیم بیرون و سوار بر خودرو و پیش به سوی منزل
رسیدیم خونه نیم ساعت بعدددد از فروشگاه تماس گرفتن که شماااااا وسایلتونو جا گزاشتیدددد به مبلغ ۳۷۳هزار تومن
منو پدر مادر همسری هاج و واج موندیم که چطور بدون وسایلمون اونم ۴تا نایلون خرید برگشتیم خونه.....
پدر شوهری همش میگفت ازی از دست تووووو بسکه حرفیدی هواسمون پرت شدددددد دوباره رفت دنبالشون
این بووود سوتی سنفره ماااااا[IMG'>Smiles/16.gif' />ا