NPardis :
از دیروز هی دارم فکر می کنم سوتی هامو یادم میاد ولی متاسفانه بیشتر شونو نمیشه نوشت
یکی از فامیلای شوهرم دوتا دختر دارن اسمشون زنبق و شقایقه
یه سری خونه پدر شوهرم حرف این دو تا خواهر شد، منم اومدم یه چیزی بگم که نگن لاله ، ولی از شانسم اسمشون تو دهنم نچرخید گفتم شنبق!!
همگی شاد شدن
از اون موقع تا حالا هنوز که هنوزه هرموقع حرف شون میشه شوهرم میگه شنبق!!
یعنی شوهرم اصلا نمیذاره هیچ سوتی فراموش بشه تا سالها همچنان گرم نگهش میداره و با هم می خندیم
آرهههههههه آره سانسور نکن
شنبقم خیلی باحال بود منو یاد دختر داییم میندازی. سوتی هات شبیه اونه