دو شب پیش میخواستم النا رو بخوابونم پیشش خوابیده بودم ...النا خیلی خوابش نمیومد و شروع کرده بود از مهد برام تعریف میکرد که بچه های مهد چیکار میکنن
کیا شیطونن؟!!!!
کیا آرومن؟!!
کیا مثل النا خانومن؟!!
النا : مامان بعضی از این بچه ها خیلی بدن ...مثل امیر حسین
خیلی شلوغه ..همش سرش رو میذاره رو مهد
من:
مادر جان سرش رو مهد نمیذاره ...مهد رو روسرش میذاره یعنی شلوغ میکنه هههههه