خانه
155K

النا: موهبت الهی (خاطرات و عکسهای النا)

  • ۲۳:۵۵   ۱۳۹۲/۴/۱۵
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    اولین چیزی که دستت گرفتی دندونی ات بود ...پنج ثانیه نگهش داشتی و من 5 ساعت ذوق زده بودم....
    اینقدر ذوق کرده بودم که فوری زنگ زدم به موبایل بابا

    من:الو......الو.....قطع شد
    بابا: الو ......صدا نمیاد....الو ......دوباره زنگ بزن.......
    من: الوووووو....برو یه جا آنتن بده .....
    بابا: چی شده؟ النا خوبه؟ خودت خوبی؟؟؟؟
    من:آره..(.بعد 100 بار الو و برو اینور و اونور)...النا دندونی اش رو 5 ثانیه نگه داشت..الووووو
    بابا: دخترم مثل باباش زرنگه....خوب میذاشتی خونه اومدم میگفتی....
    منم بعدا فهمیدم بابا چی گفته!!!!!

    خداییش خیـــــــــــــــــــــــــــــلی بد گفت نه مامان ..باباس دیگه بقول خودت چکارش کنیم...
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان