بهزاد لابی :- اولین عشق دوران زندگیت(نگی مامانم، نمیدونم خدا و ... بگیر چی دارم میگم) کی بود؟ چند سالت و بود و چی شد تعریف کن
- آخرین دوست پسری که داشتی کِی بود؟
- دوست داری ازدواج کنی؟ الان کسی هست؟
- تو دبیرستان شوخی خرکی میکردی با دوستات؟ تعریف کن
- دوره مدرسه وقتی پسرا بهت تیکه مینداختن چیکار میکردی؟
- اینجا صندلی داغه ها! صندلی خونه تون نیست که میگی تعریف نمیکنم منم قبله عالمم، اذیت کنی میگم خانم حسینی(جلادم) بندازتت توی سیاه چال و با کمربند بیفته به جونت سیاه و کبودت کنه زود یه سوتی خفنت رو تعریف کن
- یادت میاد چند سالت بود که فهمیدی بچه ها رو لک لک ها نمیارن؟
- اگه روز عروسیت یهو پات پیچ بخوره و با سر بری تو کیکت، فک میکنی واکنشت چی باشه؟
- آبادان بهتره یا اهواز؟
- مرغت چندتا پا داره؟
- قسم عباس رو قبول میکنی یا دم خروس؟
- اعتقادات مذهبیت در چه حدیه؟
نداشتم تا الان چون ب عشق اعتقادی ندارم
نداشتم
نه دوس ندارم.هست ولی من قصد ازدواج ندارم
شوخی میکردیم ولی نه خرکی
محل نمیذاشتم
عمرا نمیگم بیخیالش شو
نه یادم نمیاد .همینکه یه همبازی داشتیم بیخیال لک لک و اینکه چجور بچه ها میان...میشدیم
هیچ ضایع میشی ناجور
من آبادان رو دوس دارم
اکثراوقات یک پا
خخخ این روزا هیچ کدوم
حد وسط