حسام .....من امروز یه معتاد به شیشه رو تو بیمارستان از نزدیک دیدم ... تو صف پذیرش درمانگاه تخصصی بودم این دو نفر جلو تر از من بود و با جلویی من که یه پیر زنه بود هی حرف میزد ..خواستم بگم سرمون رو بردی یه دقه اون دهن رو ببند ..دیدم به پیرزنه میگه مادر من شیشه زدم الان تو حسم .....جیکم در نیومد از ترس
ولی اون س رو ش نمیگفت ...فکر کنم بهزاد یه چیز دیگه مصرف میکنه