خانه
عضویت
ورود
صفحه اصلی
تبادل نظر
تالار اصلی
مدیریت تالار
قوانین و مقررات تالارهای گفتگو
نقطه نظرها، پيشنهادات و سوالات
راهنمای تالار
تبادل نظر آزاد
عمومی
گــــــــــوناگون
جشن، مهمانی ها و ملزومات
فروشگاه
محله گردی در تهران
مناسبت ها
وبلاگ
تعطیلات گردی و وقت گذرانی
زیبایی و سلامت
پوست و مو
زیبایی
آرایش
پزشکی
تغذیه
تناسب اندام
سبک زندگی
سبک زندگی
تناسب و زیبایی
مد و لباس
خانه و دکوراسیون
موفقیت و شادکامی
آشپزی و شیرینی پزی
انواع غذا
دسر و نوشیدنی
همه چیز در مورد عروسی و نامزدی
عمل زیبایی
زیبایی روح
برندها
خانواده
ازدواج
همسرداری
بارداری و زایمان
فرزندان
روانشناسی
زناشویی
ورزش
اخبار ورزش بانوان
چهره ها و قهرمانان ورزش بانوان
رشته های ورزشی
باشگاه های ورزشی
فدراسیونها، هیات ها و انجمنها
ورزش های محلی
ورزش کودکان و نوجوانان
سایر
فرهنگ و هنر
نمایشگاه و گالری
سینما ، تئاتر و تلویزیون
هنر
موسیقی
کتاب و مجله
سرگرمی
عکس روز
فال و شخصیت شناسی
اخبار روزانه
بازی
تکنولوژی های روز
مقالات
گروه مقالات
سلامت
پوست و مو
زیبایی
آرایش
اخبار پزشکی
ورزش
تغذیه
تناسب اندام
جراحیهای زیبایی
خانواده
ازدواج
همسرداری
بارداری و زایمان
فرزندان
روانشناسی
زناشویی
سرگرمی
فال روزانه و هفتگی
عمومی
سفر و گردشگری
تکنولوژی های روز
سبک زندگی
تناسب و زیبایی
مد و لباس
خانه و دکوراسیون
موفقیت و شادکامی
آشپزی و شیرینی پزی
نوشیدنی
عروس
فرهنگ و هنر
سینما، تئاتر و تلویزیون
هنر
موسیقی
برندهای زیبا
تماس با ما
تالار گفتگو
مقالات
کاربر
ثبت نام
مرا به خاطر بسپار
کلمه عبورم را فراموش کرده ام!
زیباکده
فرهنگ و هنر
کتاب و مجله
320K
نقد و بررسی کتاب ... من که عاشق کتابم
جدیدترین مطالب این تاپیک (کلیک کنید)
۱۵:۲۶ ۱۳۹۳/۵/۱۳
pari san
پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆
|
7775
|
5225 پست
امروز یک کتاب خیلی خوب داریم برای معرفی
هر چند بعد از استقبال کشنده شما دارم انگیزه ام رو از دست میدم
قُمــــاربــــاز - داستایـــوفسکی
«داستایوفسکی» نویسنده ای است که رمان هایش به حقیقت بیش از یک اثز ادبی صرف است. هنگامی که تصمیم خواندن اثری از داستایوفسکی را می گیری باید آماده باشی تا با مسائل و نکاتی چند وجهی مواجه شوی. مسائلی که گاه الهام بخش فیلسوفانی همچون «کرکگور» می شود و گاه موضوعی برای یک اندیشه اجتماعی و گاه در عرصه ی سیاسی قدرت حاکمانی را به چالش می کشد و گاه…
«قمارباز» یکی از آثار درخور و ممتاز داستایوفسکی است که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در مدت ۲۶ روز و با استخدام تندنویسی به نام «آنا» و با انگیزه ی خلاصی از مضیغه ی مالی که در آن گرفتار آمده بوده است نگاشته شده است.
وزن این اثر ۲۶ روزه به خوبی گویای نبوغ داستایوفسکی است.
داستان رمان ماجرای خانواده ای روس است که بر اثر تحولات و بی لیاقتی ها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شده اند. راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت می کند که یا از قمارخانه برگشته است و یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواسته هایش می داند.
البته شرح داستان چندان لطفی ندارد چرا که نه من می توانم ظرافت های داستایوفسکی را در روایت رعایت کنم و نه شما از چنین نوشتاری اینچنین انتظاری دارید.
آنچه موضوع و مشغله اندیشه ی نگارنده ی این سطور است تفسیری است که نویسنده رمان از زندگی انسان و تصمیم هایش ارائه می کند.
رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغله ی شخصیت های داستان نیز از نوع مشغله های ذهنی تمامی انسانها است. دغدغه هایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملا رئال مواجه هستیم.
در میان این روایت کاملا واقعی، آنچه توجه را به خودش جلب می کند این است که وقوع هیچ اتفاقی حتمی و قطعی نیست. همانطور که در بازی های داخل قمارخانه-بازی هایی همچون رولت- که در رمان بارها انجام می شود همه چیز مبتنی بر شانس است و آمدن هیچ عددی قطعی نیست.
داستایوفسکی در چند جای داستان با تاکید، نشان می دهد که همه ی آنچه را که قماربازان به اصطلاح حرفه ای، اصول و روش بازی می دانند چیز هایی عبث، بیهوده و خیالی بوده و شانس و اقبال یا به تعبیر دیگر “اتفاق” مهمترین و تنها عاملی است که در برد و باخت نقش بازی می کند. به عبارت دیگر قمارباز آنجاست تا تنها شرط ببندد و بقیه از دست او خارج است.
زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدت بشریت است.
رمان پر است از اتفاقات غافلگیر کننده و غیر قابل پیش بینی. شخصیت ها بطور اتفاقی با هم در کشوری بیگانه ملاقات می کنند. بطور اتفاقی یکی پولدار می شود و با معشوقه ی دیگری فرار می کند و بطور اتفاقی کسی که قرار است بر اثر بیماری بمیرد سلامت خود را باز می یابد.
نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم می خورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیر کننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را می بافند زمانی رخ می دهد که یکی از شخصیتها ی داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونه ی زندگی را به حرکت در می آورند و هر بار بر روی عددی – شرایطی- خاص نشانه ی گردونه می ایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم می زند.
این داستان همه ی ما انسانها است. مایی که مدام در حال حساب و کتاب و بررسی احتمالات هستیم. ولی باید بپذیریم که آنچه روی میدهد به بسیاری چیزهای دیگر به غیر از انتخاب ما نیز بستگی دارد. ما تنها در زندگی مان شرط می بندیم بقیه را گردونه مشخص می کند.
ویرایش شده توسط pari san در تاریخ ۱۴/۵/۱۳۹۳ ۰۹:۰۷
لینک مستقیم
گزارش تخلف
2 کاربر از این پست مفید تشکر کرده اند (نمایش سپاس ها)
برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت
ثبت نام
کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛
(Log In)
کنید.
موضوع قبل
زیربخش
کتاب و مجله
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
×
ویرایش پست پیشرفته
تبلیغات