سلام.
من خییییلی آروم گفتم با توکل به خدا بله.صدامو خودمم نشنیدم از بس استرس داشتم اجازه از پدر مادرمم نگرفتم.تازه عاقد دوباره هم پرسید آخرم سرمو بالا پایین کردم.همه روده بر شدن از خنده.هنوزم بعد یک سال و نیم ناراحتم که چرا نتونستم اجازه بگیرم