۱۵:۵۰ ۱۳۹۳/۲/۸
باراندو ستاره ⋆⋆|482 |2288 پست
واااااااااااااااااااااای هیلا نگو توروخدااااااااااااااااااا، من انقدر حرص خوردم و اعصابم بهم ریخته ک... کو گوش شنوااااا
تازه همون موقع جلوی من زنگ میزنه ب مامانش و میگه داره غر میزنه به جون من توروخدا نیاین و از این حرفا، واااااااای آبروم میره
مامانشم همون موقع بلند میشه میاد خونمون منو میخوره و استخونامم شوت میکنه تو کوچه
یکبار باران رو بردن و نزاشتن من تا چند روز ببینمش