۱۱:۱۶ ۱۳۹۳/۲/۹
باراندو ستاره ⋆⋆|482 |2288 پست
یکبار خونه نبودم و رفته بودم باران رو مهد ثبت نام کنم و سرمم درد میکرد خیلیییییییییییییییییییییییییییی، اومدم خونه یهو دیدم از خونه صدا میاد و اینا... اول فکر کردم شوشو اومده بعد دیدم وااااااای چند تا از فک و فامیلای مادرشوهرم با مادرشوهرم ساعت 10 صبح ریختن خونمون، ک چی؟ دورهمی داشته و پدرشوهرمینا خونه بودن واسه اینکه دوستاش اذیت نشن اومده اونجااااااااااااااااااااااااا... من تا 3روز داشتم خونه تمیز میکردم و ظرف میشستم
من با اون صورت پف کرده و خواب آلود و آرایش نکرده و لباسای ساده آبروم رفت، خونه هم شانس آورده بودم تمیز بود