بحث داره تقریبا کامل میشه و هر دو جبهه داریم حرف همدیگه رو بهتر میفهمیم.
به اندازه تمام مادر شوهر های دنیا باید یه نسخه پیچید. بستگی به درک دو طرف داره. ولی نظر من هم اینه که بعضی مسائل رو باید همسر با مادرش حل و فصل کنه مثل جای خواب ولی بعضی مسائل مثل نحوه رفتار متقابل که باعث آزردگی میشه رو باید با صحبت حل کرد. من توو 3 سالی که ازدواج کردم علارغم روحیه حساسم خوشبختانه اجازه ندادم هیچ مساله ای باعث تنش و چالش بین من و ایشون بشه.
با وجود اینکه ایشون شهر دیگه ای هستن ولی من بخاطر اعتقادی که به اینطور روابط دارم هر دو هفته یکبار باهاشون تماس میگیرم برخلاف عروس های دیگشون که حداقل هر دو روز باهاشون در تماسن( و همین باعث شده که یه سری حریم ها بینشون شکسته بشه و بیشتر از جزییات زندگیشون با خبر بشه و همین مساله زمینه مداخله مادر شوهر رو توو زندگیشون فراهم کنه) . به ازای هر بار تماسم منتظر تماس ایشون هستم(چون احترام متقابله و بزرگ و کوچیک نداره). و ایشون هم کاملا این رو متوجه شدن.
به نظرم رمز یه رابطه خوب (هر نوع رابطه و با هر شخصی) رعایت فاصله و حریمه. متاسفانه خانم هایی که تازه ازدواج میکنن فک میکنن باید خیلی به مادر شوهر نزدیک بشن هر روز حالشو بپرسن و یا در مورد هر چیزی نظرشونو بدونن !!! و این بخاطر جو زودگذر دوران عقده!!!
حواسمونم باشه هندونه زیر بغل مادر شوهر نزاریم و همیشه واقعیت رو محترمانه بگیم چون مادرشوهرای ما هم یه روزی عروس بودن و سنگینی این هندونه ها رو خوب حس میکنن.