خانه
2.1K

جملات و اس ام اس های جالب

  • ۰۹:۳۵   ۱۳۹۳/۹/۲
    avatar
    سه ستاره ⋆⋆⋆|4418 |3052 پست






    خدایـــــــــــــا . . .

    چرا تا زنده ایم

    روانمان را شـــــــــاد نمی کنی ؟ !

    همیکنه مردیم . . .

    شادروانمان می کنی ؟ !

    .

    باید خودم را ببرم خانه !

    باید ببرم صورتش را بشویم…

    ببرم دراز بکشد…

    دلداریش بدهم ، که فکر نکند…

    بگویم نگران نباش ، میگذرد…

    باید خودم را ببرم بخوابد…

    "من” خسته است …!

    .

    امشب ؛

    هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم …

    امروز چه کرده ایم

    که فردا لایق زنده ماندن باشیم …

    .

    کاش…. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد…. نامم !

    .

    چه زیبا نقش بازی می کنیم …

    و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛

    حتی خدا هم

    از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …

    .

    خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم ؟ دلم از کار افتاده !

    .

    چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان

    برای کسی که در دوری ما

    شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .

    .

    آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند

    از آدم های یک ساعت دیگر میترسم!

    چون درگیر هزاران ثانیه اند…

    ثانیه هایی که در هرکدام

    رنگی دگر به خود میگیرند …

    .

    در کشـتـن ما …چـه میـزنـﮯ …تـیـغ جـفا …!!

    مـارا سـر تـازیـانـه اﮮ …بـس بـاشـد…!

    .

    ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺁﺩﻡﻫﺎ ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ !

    ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ی ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭘﺲ ِ ﺫﻫﻦ ِ ﺗﻮ ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ…

    ﺁﺩﻡﻫﺎ "ﺗﻤﺎﻡ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ …!

    .

    انسان ، حرفیست

    زده می شود

    خوانده می شود

    ترانه می شود ، به یاد می ماند …

    گاهی

    ناله ایست

    تنها

    خاک خوب می فهمدش ….

    .

    باید قمارباز باشی تا بفهمی فرق است بین ‘باختن’ و ‘بد’ باختن…

    .

    کوچه ها را بلد شدم

    رنگهای چراغ راهنما

    جدول ضرب

    دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم

    اما گاهی میان آدمها گم میشوم

    آدم ها را بلد نیستم.!

    .

    خیلی سخت بود …

    با "بغض” نوشتم ولی با "خنده” خواندی …

    .

    تازگی ها از خواب که بیدار میشوم ، تازه کابوس هایم آغاز میشود …

    .

    دیدی آخر من را لمس کردی ؟

    ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !

    .

    خوش به حال فرهاد که تلخترین خاطره اش شیرین بود !…

    .

    دیروز دست هایش میان دست هایم بود

    امروز عکسش

    و فردا سیگار !

    .

    خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص …

    تلخ تلخ …

    .

    اینطور نمیشود

    باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد

    غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست …

    .

    گاهی تو …

    گاهی یاد تو …

    گاهی هم غم تو …

    آخر این "تو” کار مرا تمام می کند !


  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان