خانه
5.1K

حتما بخونید (پائولو کوئیلو ، طناب) عالیههههه

  • ۱۰:۰۷   ۱۳۹۴/۱/۹
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    دو ستاره ⋆⋆|2582 |2251 پست
    داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود.اوپس از سال ها اماده سازی ماجراجویی خود را اغاز کرد.

    ولی از انجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود.شب ،بلندی های کوه را در برگرفته

    بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلا دید نداشت ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود

    همان طور که از کوه بالا می رفت پایش لیز خورد.در حالا که به سرعت سقوط می کرداز کوه پرت شد.در حال سقوط فقط لکه های سیاهی مقابل

    چشمانش می دیدو احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه جاذبه او را در خود می گرفت.

    همچنان سقوط می کرد ، در ان لحظات تمام رویداد های خوب و بد زندگییش به یادش امد.اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به وی نزدیک است.

    ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شدودر میان اسمان و زمین معلق ماند.در این لحظه سکون چاره ای برایش نماند جز انکه فریاد بزند

    خدایا کمکم کن

    ناگهان صدای پرطنینی از اسمان شنیده شد:

    چه می خواهی.

    -ای خدا نجاتم بده

    واقعا باور داری که می توانم نجاتت دهم

    -البته که باور دارم

    اگر باور داری طنابی که به دور کمرت بسته است پاره کن



    یک لحظه سکوت....ومرد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد.

    گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند.بدنش از طناب اویزان بود وبادستهایش محکم طناب را گرفته بود در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت


  • leftPublish
  • ۱۶:۳۹   ۱۳۹۴/۱/۱۵
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    وااای عالی بود واقعا عالی بود من که خودمو جای اون مرده گذاشتم دیدم منم همین کارو می کردم یعنی ایمان صفررر با عرض شرمندگی
  • ۱۹:۰۷   ۱۳۹۴/۱/۱۵
    avatar
    نارینه
    یک ستاره ⋆|1109 |1317 پست
    من اگه جای اون مرد بودم و صدای خدا را میشنیدم یقینآ به حرف خدا گوش میدادم
  • ۰۸:۴۰   ۱۳۹۴/۱/۱۶
    avatar
    NE DAکاپ عکاس برتر 
    دو ستاره ⋆⋆|2582 |2251 پست
    منم به حرف خدا گوش میدادم خداس مثلا شوخی که نیست الکی خدا نشده که ...
  • ۰۸:۴۴   ۱۳۹۴/۱/۱۶
    avatar
    NE DAکاپ عکاس برتر 
    دو ستاره ⋆⋆|2582 |2251 پست
    منم به حرف خدا گوش میدادم خداس مثلا شوخی که نیست الکی خدا نشده که ...
  • ۱۰:۲۴   ۱۳۹۴/۱/۱۶
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    من این داستان رو قبلا خوندم اما نویسنده رو نمیشناختم
  • leftPublish
  • ۱۱:۴۱   ۱۳۹۴/۴/۱۰
    avatar
    nina1182
    کاربر فعال|379 |519 پست
  • ۱۲:۲۷   ۱۳۹۴/۴/۱۰
    avatar
    مریم الدوله
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|6484 |4222 پست
    عی باابا خو پایین پاشو نگاه میکرد چه کاریهههههههه
    من پاره میکردم طنابو............. حتی اگرم بعدش میمردم ولی بازم پاره میکردم
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان