خانه
40.4K

سریال عمر گل لاله را با ما دنبال کنید lale devri

  • ۱۲:۰۳   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    کاربر فعال|58 |271 پست
     


    سریال عمر گل لاله را با ما دنبال کنید              lale devri

            

    خلاصه قسمت 92 و 93:

    چنار از توپراک خواهش کرد که با هم دیگه بمونن.اما توپراک قبول نکرد.با کلی ناله و
    گریه از هم جدا شدند.چنار خونه ارو ترک کرد.

    اقبال هم رفت و واسه فروش خونه اقدام کرد که حال زمرد رو بگیره.

    ریحان رفت هتل و اجه و مهمت رو با هم دید و حسابی آتیشی شد و رفت و به داداشش گفت
    اجه با یه مرد متاهل رابطه داره.ولی نگفت مهمته.

    نجیبم زنگ زد به اجه و خواست ببینش و اجه هم رفت.

    چنار رفت سراغ یشیمو گفت چرا زندگی منو خراب میکنی من اگه از توپراک جدا شم با تو
    ازدواج نمیکنم.یشیم گفت... بچه تو داره تو وجودم رشد میکنه.نجیبم صداشونو شنید و
    به چنار گفت نباید به بچه ی خودت پشت کنی.کاری که من کردم.چنار گفت به تو مربوط
    نیست.نجیب:آخه اون نوه منم هست....!

    اجه رفت پیش نجیبو قبلش ریحان بهش گفت به عمو نگفتم.اگه بهش بگی که اون مرد مهمته
    بیچاره ات میکنم.نجیب به اجه گفت برو از اون زن معذرت خواهی کن و این رابطه ارو
    تموم کن.

    مامان توپراکم اومد و بهش دلداری داد که زندگیتو خراب نکن.بیا به شهرمون
    برگردیم.اما توپراک گفت میخوام اینجا بمونم.تو شهر خودمون خاطرات بدی دارم.

    مهمت اومد پیش ریحان و ریحان بهش گفت که واسه حفظ آبروم به برادرم چیزی نگفتم.مهمت
    گفت تو نمیتونی رابطه منو اجه رو تموم کنی.رابطه منو توئه که تموم شده.....!نجیب
    خان سر رسیدو ریحان مهمت رو تو عمل انجام شده قرار داد و مهمت مجبور شد شب بمونه
    رو کاناپه بخوابه.

    چنارم رفت دنبال خونه بگرده که جدا شه از توپراک..!

    نجیب هم از زمرد خواست که خودشو باز نشسته کنه که با هم باشن....!



          
    ویرایش شده توسط pari i در تاریخ ۱۹/۱۰/۱۳۹۱   ۱۲:۱۰
  • leftPublish
  • ۱۲:۵۷   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    pari i
    کاربر فعال|58 |271 پست


    آهنگی که در تمام قسمت های سریال عمر گل لاله شنیدیم


    Çok geç kalmışızcanım, vakit bu vakit değil.

    خیلی دیر کردیم عزیزم ، الان وقت درستی نیست

    Eski radyolar gibi,çatıya saklanmış aşk.

    عشق مثل رادیوهای قدیمی تو پشت بام نگهداشته میشه


    Öyle sanmışız canım, artık ölümsüz değil.

    اینطور فکر کردیم که دیگه (زندگی) بی مردن نیست

    Leyla ile Mecnun gibi,çoktan masal olmuş aşk.

    مثل لیلی و مجنون عشق خیلی وقته داستان شده



    Lale devri çocuklarıyızbiz, zamanımız geçmiş.

    بچه های اعصار لاله ایم (دوره ای در تاریخ ترکیه) تاریخمون گذشته

    Aşk şarabından kimbilir en son, hangi şanslı içmiş.

    از شراب عشق آخرین بار خدا میدونه کدوم خوش شانس نوشیده

    Lale devri çocuklarıyız biz, zamanımız geçmiş.

    بچه های اعصار لاله ایم (دوره ای در تاریخ ترکیه) تاریخمون گذشته

    Aşk şarabından kimbilir en son, hangi şanslı içmiş.

    از شراب عشق آخرین بار خدا میدونه کدوم خوش شانس نوشیده

    Ben derim utanmaiftihar et, sevmeyenler utansın.

    من میگم خجالت نکش افتخار کن کسایی که دوست نداشتن خجالت بکشن

    Aşksızlığa Mahkûmedildiyse, bu dünya yansın.

    اگه این دنیا به بی عشقی محکوم میشه بذار بسوزه

    Ben derim utanmaiftihar et, sevmeyenler utansın.

    من میگم خجالت نکش افتخار کن کسایی که دوست نداشتن خجالت بکشن

    Aşksızlığa Mahkûmedildiyse, bu dünya yansın.

    اگه این دنیا به بی عشقی محکوم میشه بذار بسوزه



    Çok geç kalmışızcanım, vakit bu vakit değil.

    خیلی دیر کردیم عزیزم ، الان وقت درستی نیست

    Eski radyolar gibi,çatıya saklanmış aşk.

    عشق مثل رادیوهای قدیمی تو پشت بام نگهداشته میشه

    Öyle sanmışız canım,artık ölümsüz değil.

    اینطور فکر کردیم که دیگه (زندگی) بی مردن نیست

    Leyla ile Mecnun gibi,çoktan masal olmuş aşk.

    مثل لیلی و مجنون عشق خیلی وقته داستان شده



    Lale devriçocuklarıyız biz, zamanımız geçmiş.

    بچه های اعصار لاله ایم (دوره ای در تاریخ ترکیه) تاریخمون گذشته

    Aşk şarabından kimbilir en son, hangi şanslı içmiş.

    از شراب عشق آخرین بار خدا میدونه کدوم خوش شانس نوشیده

    Lale devriçocuklarıyız biz, zamanımız geçmiş.

    بچه های اعصار لاله ایم (دوره ای در تاریخ ترکیه) تاریخمون گذشته

    Aşk şarabından kimbilir en son, hangi şanslı içmiş.

    از شراب عشق آخرین بار خدا میدونه کدوم خوش شانس نوشیده

    Ben derim utanma iftihar et, sevmeyenler utansın.

    من میگم خجالت نکش افتخار کن کسایی که دوست نداشتن خجالت بکشن

    Aşksızlığa Mahkûm edildiyse, bu dünya yansın.

    اگه این دنیا به بی عشقی محکوم میشه بذار بسوزه

    Ben derim utanmaiftihar et, sevmeyenler utansın.

    من میگم خجالت نکش افتخار کن کسایی که دوست نداشتن خجالت بکشن

    Aşksızlığa Mahkûm edildiyse, bu dünya yansın.


     

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۱۲/۹/۱۳۹۴   ۲۳:۴۶
  • ۱۶:۱۱   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    وای مرسی عزیزم واسه این تاپیک خوبت من عاشق این سریالم
  • ۱۶:۴۰   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    مروارید
    یک ستاره ⋆|399 |1307 پست
    ممنون عزیزم خیلی لطف کردی دوست خوبم
  • ۱۹:۲۸   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    نسیم جوون
    یک ستاره ⋆|544 |1149 پست
    پری جون مرسی. چقدمعنی شعرش قشنگ بود.
  • ۱۹:۳۴   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    یکتا
    کاربر جديد|8 |121 پست
    مرسی پری جون اتفاقا این قسمت آخر رو ندیده بودم. البته من سریال رو از قسمت اول ندیدم الان چند هفته هست می بینم
  • leftPublish
  • ۱۹:۳۹   ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
    avatar
    نازنین
    کاربر فعال|330 |750 پست
    من چند قسمتشو بیشتر ندیدم ولی با شماها دنبال می کنم.
  • ۱۱:۲۰   ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
    avatar
    بهارناز
    کاربر فعال|62 |238 پست
    بچه ها چه ساعتی و کدوم کانال میذاره؟
  • ۱۱:۴۴   ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
    avatar
    pari i
    کاربر فعال|58 |271 پست
     

                


    خلاصه قسمت 94:

    یشیم رفت پیش توپراک و کلی طعنه بهش زدو بهش گفت که باید بعد طلاق از این شهر بره ولی توپراک قبول نکرد و گفت همه چی رو قبول کردم ولی از اینجا نمیرم.

    ریحان رفت پیش نجیب خان و بهش گفت یکی توی شرکت هست که اجه رو دوست داره ومرد خوبیه اگه بشه کاری کنید که با هم ازدواج کنن خوب میشه واجه هم دست از سر اون مرد برمیداره.نجیب خان هم استقبال کرد و گفت ار ه اون مردو میشناسم پیشنهاد خوبی کردی.

    چنار هم با دوستش که سپرده بود براش خونه گیر بیاره رفتن و یه خونه رو دیدن و چنار هم پسندید و قرار شد بره اونجا زندگی کنه.

    ریحان اونکارمند و برد پیش نجیب خان اونم باهاش صحبت کرد و قرار شد بره خواستگاری اجه.از اونور مهمت هرچی دنبال اجه میگشت پیداش نمیکرد!

    وکیلی که یشیم برای توپراک پیدا کرده بود و همون وکیل ماهر زمرد خانوم هم بود رفت پیش چنار و بهش گفت که باید در ابتدای کار خونه ای که توپراک توشه و 5 میلیون دلار پول به توپراک بده !چنار هم تعجب کرد و گفت محال که این خواسته توپراک باشه پس ته توی کارو دراورد و فهمید که یشیم واسش وکیل گرفته و روح توپراک از این پیشنهاد ها خبر نداره.

    توپراک هم رفت دنبال کار ولی نه مدرک درست حسابی داشت نه مهارتی کار هم گیرش نیومد.

    چنار هم با توپ پر رفت پیش یشیم و بهش گفت چرا واسه توپراک وکیل گرفتی ؟چرا زندگیمو خراب میکنی؟یشیم هم در جوابش گفت تو ادم بی مسیولیتی هستی حتی به لاله دخترت کم توجهی این بچه که تو شکم من مال توه ولی توجهی نمیکنی خلاصه رفت رو مخش.چنار هم تحت تاثیر قرار گرفت و دست یشیم و بوسید و گفت همه چیرو درست میکنم یشیم هم به خیالش میخواد باهاش اشتی کنه با ذوق رفت و واسه زمرد تعریف کرد.

    چنار به دوستش زنگ زد و گفت که دیگه اون خونه رو نمیخواد و بعد هم رفت پیش وکیل توپراک و بهش پیشنهاد داد که اگه جلسه دادگاه رو عقب بندازه و کاری کنه که اون و توپراک از هم جدا نشن و در اصل توی دادگاه بازنده بشه تمام کارهای حقوقی شرکت ایلگاز رو به اون میده و.....




               
    ویرایش شده توسط pari i در تاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۹۱   ۱۱:۴۸
  • ۱۱:۵۴   ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
    avatar
    pari i
    کاربر فعال|58 |271 پست
    مرسی از همه دوستای خوبم

    بزام اگه اطلاعاتی خواستید بگید براتون می زارم
  • ۱۲:۰۴   ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    بهارناز : 
    بچه ها چه ساعتی و کدوم کانال میذاره؟


    ساعت 9 کانال جم
  • leftPublish
  • ۱۲:۱۸   ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین
    کاربر فعال|330 |750 پست
    من نمی خونم خلاصه اش رو میخوام تکرارشو ببینم فکر کنم ساعت 3 عصر باشه دقیقش رو نمی دونم میرسم خونه تازه شروع شده. وقتی تکرارشو دیدم میام
  • ۱۶:۵۱   ۱۳۹۱/۱۰/۲۴
    avatar
    pari i
    کاربر فعال|58 |271 پست

    خلاصه قسمت 96:
    یشیم تو رویای این که چنار میخواد ببینتشو باهاش اشتی کنه باهاش قرار گذاشت که ببینتش .وقتی همو دیدن چنار بهش گفت که من توپراک رو طلاق نمیدم و عاشقشم و میخوام باهاش زندگی کنم ولی مسیولیت تو و بچم رو هم قبول میکنم وازتون مواظبت میکنم و اینکه نمیشه به خاطر درخواست تو زندگیم رو ول کنم.
    یشیم که انگار اتیشش زده بودن بهش گفت وقتی من و بچت همون لحظه بهت احتیاج داشتیم و تو کنار توپراک جونت بودی چی؟؟؟بعدم با توپ پرو عصبانی رفت...

    چنار با مدیر شرکتی که توپراک واسه استخدام رفته بود صحبت کرد.آخه دوستش بود.قرار شد توپراک بره سر کار.وقتی بهش خبر دادن کلی خوشحال شد.
    زمرد بچه ارو سقط کرد و با حال خرابش تو بیمارستان بود.یشیم اومد بهش دلداری داد که تو باید مقاوم باشی و من کنارت هستم....!
    نجیب خان رفت به اقبال گفت چرا خونه ارو فروختی؟اقبال هم گفت خونه خودم بوده دوست داشتم.مگه شما وقتی از طلاق همسرتون منصرف شدید به من گفتید؟نجیب خانم که حرفی نداشت فقط سکوت کرد....!
    توپراک قبل از اینکه بره سرکار حالت تهوع داشت.اقبال هم رفت شرکت چنار و بهش گفت احتمالا حامله است و اگه اینجوری باشه دیگه طلاق نمیگیرد.چنار هم از فرصت بدست اومده کل خوش بحالش شد و خوشحال شد...
    مهمت هم که همه جا دنبال اجه خانوم میگشت و پیداش نمیکرد.رفت سراغ دوستش گفت من میخوام باهاش ازدواج کنم.اما دوست اجه جاشو بهش نگفت.به اجه گفت تو نباید به عموت پشت کنی و با این حلقه گول بخوری ...
    یشیم وقتی داشت از بیمارستان برمیگشت زن دوست چنار رو دید همون رییس شرکتی که توپراکو استخدام کرده بود.
    به یشیم گفت که شوهرم زن چنار رو با پارتی بازی استخدام کرده ولی تو به کسی چیزی نگفت.
    یشیم هم رفت پیش توپراک و کلی بهش طعنه زد و گفت اگه بخاطر پارتی و سفارش چنار نبود بهت کار نمیدادن و حال توپراک رو حسابی گرفت...
  • ۱۹:۲۰   ۱۳۹۱/۱۰/۲۴
    avatar
    بلوندی
    کاربر فعال|567 |644 پست
    ما کانال جممون قطع شده شماها این مشکل رو ندارید؟

  • ۱۱:۴۸   ۱۳۹۱/۱۱/۱۲
    avatar
    آتیشپاره
    کاربر فعال|177 |363 پست
    بچه ها جم که وصل شد دوباره چرا این مطلب رو ادامه نمی دید. من خودم چون منظم نمیبینم قسمتاییش رو که وقت نمی کردم از اینجا میخوندم. بیاید بگید چی شد دیگه. مرسی
  • ۱۲:۰۰   ۱۳۹۱/۱۱/۱۳
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    آره لطفا بازم خلاصه قسمت هارو بزارین
  • ۲۰:۰۳   ۱۳۹۱/۱۱/۱۳
    avatar
    نسیم جوون
    یک ستاره ⋆|544 |1149 پست
    من یه قسمتش رو دیدم اما نمی دونم قسمت آخر بوده یا نه ... پری جون تو دیدی؟
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان