سلام به دوستای گلم بیاین سوتی های جالبتون رو اینجا برای دوستای زیبا کده ایتون به اشتراک بزارین تا لحظه های خوبی کنار هم داشته باشیییمم
اولشم خودم میگم:
من حدودا 6 سالم بود خونوادگی رفتیم پیک نیک بعدش یه آقایی داشت اونجا پفیلا میفروخت ، خیلی هوس کردم ولی هرچی فکر می کردم اسمش یادم نمی اومد ، خلاصه بعد از تعمل فراوان رفتم پیش مامانم با اعتماد به نفس کامل بلند گفتم : مـــــــــا مـــــــــــــــا ن ، من گوز فندقی می خواااممممم ......
هیچی دیگه هنوزم که هنوزه هروقت خالم اینا منو میبینن می گن گوز فندقی نمی خوای