می‌دانم که باورش سخت است اما زمانی گوگل وجود نداشت تا به تمام سؤالات ما پاسخ بدهد. قبل از پیدایش گوگل کل دانش بشر در کتاب‌ها قرار داشت و اگر می‌خواستی بدانی فلان دارویی که دکتر برای پدربزرگ تجویز کرده چه عوارضی دارد باید در کتابخانه می‌گشتی تا کتاب داروشناسی را پیدا کنی و بعد از کلی ورق زدن به جواب برسی. اما همه سؤالات به خوبی سؤال عوارض قرص‌های پدربزرگ نیست و روزانه سؤالات احمقانه زیادی به مغز ما خطور می‌کنند. اگر دوست دارید بدانید مردم قبل از گوگل چه سؤالات احمقانه‌ای در سر داشتند این مقاله را تا به انتها بخوانید.
قدیم‌ها در امریکا مرسوم بود که مردم به کتابخانه می‌رفتند و سؤالات‌شان را روی کاغذ می‌نوشتند و به کتابخانه‌چی‌ها می‌دادند تا آن‌ها جواب را برای‌شان پیدا کنند. اما در این بین بعضی‌ها سؤالاتی می‌پرسیدند که با شنیدنش تشتک آدم می‌پرد.
۱- قبل از گوگل سریع جواب دادن کار راحتی نبود؟
سؤال: چرا در بیشتر نقاشی‌های قرن هجدهمی انگلیسی سنجاب وجود داشت؟ چطور آن‌ها را تعلیم می‌دادند که نقاش را گاز نگیرد؟
۲- هیچ کسی اصلاً کامپیوتر نداشت
![]( "<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=")
http://www.rozanehonline.com" border="0" alt="گروه سرگرمی ROZANEH" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/2.jpg" width="620" height="378" />
سؤال تلفنی (۱۹۶۶): کتابخونه عمومی نیویورک کامپیوتری داره که همه بتونن ازش استفاده کنن؟
جواب: نه قربون.
۳- درعوض باید سؤالتان را از متصدی کتابخانه می‌پرسیدید.
![]( "<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=")
http://www.rozanehonline.com" border="0" alt="روزنه آنلاین" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/3.jpg" width="620" height="378" />
تنوع سؤالات تلفنی در مدت زمان ۵ دقیقه به این صورت بود:
اولی: اسم اسب ناپلئون چی بود؟
دومی: اسم اون یاروئه که تو میامی کلاه گیس می‌سازه چیه؟
سومی: شروع مسابقات لیگ برتر بیسبال از چه تاریخیه؟
اما سؤالی که مغز آدم را به سوت بلبلی کشیدن وا می‌دارد: هفت خواهران سوترلند چه کسانی بودند؟
۴- هر چند که کتابخانه‌چی‌ها همه جواب‌ها را نمی‌دانستند اما زورشان را می‌زدند که کم نیاورند
![]( "<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=")
http://www.rozanehonline.com" border="0" alt="روزنه آنلاین" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/4.jpg" width="620" height="378" />
سؤال تلفنی (۱۹۴۷): عذر می‌خوام، این‌جا همون جاییه که می‌تونم سؤالایی بپرسم که جواباشون رو بلد نیستم؟ (یه چیزی تو مایه‌های هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک)
۵- بعضی از سؤال‌ها اصلاً جواب ندارند، حالا با گوگل یا بی گوگل
![]( "<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=")
http://www.rozanehonline.com" border="0" alt="www.ROZANEHONLINE.com" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/5.jpg" width="620" height="378" />
سؤال: چه کشوری دارای بیشترین زنان با شرف است؟
جواب: تا تعریف‌تون از با شرف چی باشه؟
۶- مثل این یکی
![<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=]( "روزنه آنلاین.کام")
http://www.rozanehonline.com" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/6.jpg" width="620" height="378" />
سؤال تلفنی: (۱۹۵۶) حضرت حوا چه نوع سیبی رو گاز زد؟
۷- یا این یکی
![]( "<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=")
http://www.rozanehonline.com" border="0" alt="گروه سرگرمی ROZANEH" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/7.jpg" width="620" height="378" />
سؤال حضوری (۱۹۴۸) : لطف می‌کنید یه کتاب مرجع بهم بدید که رنگ کشورای جورواجور رو توش نوشته باشه؟
توضیح کتابخونه‌چی: اولش فکر کردم منظورش رنگ پرچم کشوراست و می‌خواستم کتاب اطلس گیتاشناسی رو بهش بدم که خانومه گفت نه � یه کتابی باشه که بگه هر کشوری چه رنگیه. مثلاً اگه دانشگاه Harvard آبی باشه و دانشگاه Yale قرمز باشه، اونوقت آمریکا و فرانسه چه رنگی‌ان؟
۸- بعضی از جواب‌ها راضی کننده نبود!
یادداشت کتابخونه‌چی: (۱۹۴۶)
خانمی با صدای وحشت‌زده از پشت تلفن گفت: چیکار کنم؟ الان یه موش گنده تو آشپزخونه‌ام دیدم. د.د.ت بریزم جلوش خوبه؟ .. بهش پیشنهاد کردم تله موش بگیره. خانومه گفت: اووووووووووووووووووو من چندشم می‌شه به موش مرده دست بزنم
۹- بعضی از سؤالا خیلی معرکه هستن
![<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=]( "روزنه آنلاین.کام")
http://www.rozanehonline.com" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/9.jpg" width="620" height="378" />
سؤال تلفنی(۱۹۶۱): من از ویلمینگتون کارولینای شمالی باهاتون تماس می‌گیرم، پدر من صاحاب دومین فانوس دریایی از نظر قدمت در کل کشوره. کجا می‌تونم بفروشمش؟
۱۰- بعضی‌ها غم نهفته‌ای دارند
![]( "<a href='http://www.rozanehonline.com' rel=")
http://www.rozanehonline.com" border="0" alt="گروه سرگرمی روزنه" src="http://irancool.com/rozanehgroup/esfand93/zaye1/10.jpg" width="620" height="378" />
سؤال تلفنی (۱۹۴۵): به نظرتون درسته که تکی پاشم برم لاس وگاس طلاق بگیرم؟
۱۱- این یکی خنده‌اش نهفته است ..
سؤال تلفنی (۱۹۴۵): می‌شه مراسم ختم رو ۴ جولای (روز استقلال آمریکا) گرفت؟
۱۲- من رفتم سرم رو بکوبم به دیوار
سؤال تلفنی (۱۹۴۵): متضاد " ریش وِز" چی می‌شه؟
۱۳- معلوم نیست کی، کی رو اسکل کرده
سؤال تلفنی (۱۹۶۳): از کجای نیویورک می‌توانم یک سگ اجاره کنم تا با خودم به شکار مرغابی ببرم؟
۱۴- این یکی از اون ضایعاست
(سؤال تلفنی : بعدازظهر روز اول سال نو ۱۹۶۷)
خانم: من دو تا سؤال از شما دارم. اولیش مربوط به آداب معاشرته. من دیشب رفتم به یه جشن شب سال نو و تا نصفه شب اون‌جا موندم. میزبان رو هم اصلاً نمی‌شناختم. به نظرتون یه نامه تشکر آمیز براشون بفرستم خوبه؟ دوم این‌که، اگه شما یه آقایی رو ببینی که ۲۷ میلیون دلار ارزش داشته باشه، یعنی بهم گفتن که ۲۷ میلیون دلار ارزش داره، و بدونی که کجاییه، چطور می‌تونی بفهمی اسمش چیه؟
۱۵- بعضی از کتابخونه‌چی‌ها کرم داشتند بنده خدا دنبال کتاب - زمانی طولانی در غاری تاریک- می‌گشته
سؤال تلفنی: بنده قصد دارم یک رمان اسپانیایی زبان بخوانم که فکر می‌کنم عنوانش یه چیزی تو مایه‌های "زمانی طولانی در غاری تاریک" باشه.
جواب: احتمالاً شما دنبال کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز هستید.
۱۶- بر خلاف گوگل، کتابخونه‌چی‌ها می‌تونستن یک شکم سیر به مردم بخندند
سؤال تلفنی (۱۹۵۰): رئیس پسر من به ترجمه انگلیسی این کتاب نیاز داره:
اسم نویسنده: اودیپوس
عنوان: تیرانوس
انتشارات: رکس
۱۷- و البته اسکل بشن
توضیح کتابخونه‌چی (۱۹۸۹): دیروز یه دانش‌آموزی اومده بود کتابخونه و دنبال یه کتابی بود درباره یکی از رئیس‌های قبلیه‌های سرخپوست‌ها به نام � گاو شهری� (City Bull) � همون �گاو نِشسته�- (Sitting Bull).
۱۸- این یکی باحاله .. دو سال از مرگ هیتلر می‌گذشت که کتابخونه‌چی با این سؤال مواجه شد
سؤال تلفنی (۱۹۴۷): بنده می‌خوام اطلاعات دقیقی درباره ویژگی‌های فیزیکی آدولف هیتلر بدونم. آخه فکر کنم همین الان دیدمش که داشت در خیابان راه می‌رفت. یکی از پاهاشم لَنگ می‌زد.
۱۹- این یکیو هر کی خونده راضی بوده
سؤال (۱۹۶۷): آقا معذرت می‌خوام، دشمن طبیعی اردک چیه؟
جواب: واسه چی می‌خوای؟
دوباره سؤال: والله یه دسته از این اردکا رفتن تو استخر خونه‌ام، منم با یه جارو دسته بلند بهشون حمله کردم� منتها اینا همین‌جوری زل زدن به من و کوئک کوئک می‌کنن. اگه بدونم دشمن طبیعیشون چیه، می‌اندازمش تو استخرِ تا فرار کنن.
۲۰- ما سه تا رو کجا می‌برین؟
سؤال (۱۹۶۵): من شنیدم که پنیر Roquefort توسط کرم‌ها تخمیر می‌شه، می‌خواستم بگم که بنده هم موافقم.
۲۱- این از اوناست که می‌گن غوره نشده می‌خواد مویز بشه
سؤال: چیکار کنیم تا رو سینه‌مون پشم در بیاریم؟
۲۲- احتمالاً این یارو خیلی ابرو داشته- در ضمن اصلاً سؤال هم نپرسیده
(۱۹۴۸) چرخه‌ی زندگی مثل ابرو می‌مونه.
۲۳- دوستمون سؤال پرسیده!
سؤال: آیا انسان مؤنث در بین جانداران جزو پستانداران محسوب می‌شود؟
۲۴- معلوم نیست این بنده خدا رو کی سر کار گذاشته
سؤال تلفنی (۱۹۶۱): آیا در آکاپولکو ( شهری توریستی در مکزیک که به شب زنده‌داری معروف است) هر شب ماه کامل در آسمان است؟
۲۵- حالا انقدر به مردم بخندید تا بچه‌تون همین شکلی بشه
سؤال تلفنی (۱۹۵۰): آیا افلاطون، ارسطو و سقراط، در اصل یک نفر هستند؟