من به سادگی گریه میکنم: سر سفره عقد یکی از اقوام در تابستان سال گذشته، زمانی که خطبه عقد جاری میشد، اشکهای من نیز سرازیر شدند. حتی در موضوعات کوچک و بیاهمیت نیز گریه میکنم؛ به عنوان مثال با دیدن تبلیغی که نشانی از انسانیت و محبت در آن به چشم میخورد، گریه میکنم.
گریه کردن و من، دوستان بسیار نزدیکی هستیم و همواره تصور میکردم این شرایط را میتوان با علم روانشناسی توضیح داد و آن را درمان کرد. البته فکر میکردم که به جنسیت نیز ارتباط دارد. با این حال، از طریق یک ایمیل از روانشناسی به نام Vingerhoets به یک توضیح عجیبتر نیز دست یافتم: ممکن است مجراهای اشک من، ضعیف باشند. این امر باعث میشود سریع پر شوند و اشک بریزند. به نظر میرسد این مشکل در مقایسه با آقایان، بیشتر در خانمها وجود دارد. علاوه بر این موضوع، تغییرات هورمونی مرتبط که در دوره عادت ماهیانه اتفاق میافتند، نیز بخشی از توضیح روانشناسی برای این سؤال است که چرا آقایان کمتر از خانمها گریه میکنند.
Vingerhoets یک روانشناس کلینیکی است که در دانشگاه Tilburg کار میکند. وی یکی از محققانی است که اخیراً در مورد اشکهای احساسی تحقیق میکند؛ اشکهایی که به واسطه احساسات به وجود میآیند و نه در اثر خرد کردن پیاز یا محرکهای دیگر. تحقیقات وی نشان میدهد که این باور کلیشهای که زنان بیشتر گریه میکنند، درست است. زنان در طول یک سال 30 الی 64 بار گریه میکنند. این در حالی است که مردان در طول یک سال تنها 6 الی 17 بار گریه میکنند. شاید هم باید بگوییم خودشان اینطور میگویند؛ زیرا بخش اعظم این تحقیق بر اساس گزارشهای خود اشخاص است؛ یعنی ممکن است مردان تعداد گریه کردن خود را کمتر گزارش کرده باشند. با این حال، گزارش این محقق با نتایج تحقیقات گذشته همخوانی دارد.
Vingerhoets در مورد میانگین مدتزمان گریه نیز تحقیق کرده است. وی بیش از 5000 فرد بالغ را از حدود 12 کشور مختلف بررسی کرده و متوجه شده که زنان طبق گفته خودشان، هر بار حداقل به مدت 6 دقیقه گریه میکنند؛ اما مردان اظهار داشتند که به طور میانگین 2 الی 3 دقیقه گریه میکنند.
ما میتوانیم به این نتیجه برسیم که مردان به دلیل شرایط اجتماعی کمتر از زنان گریه میکنند؛ دلایلی مانند این که گریه کردن در تصویر کلیشهای که از مردانگی در ذهنها وجود دارد، همخوانی ندارد. مطمئناً این یکی از دلایلی است که مردان گریه خود را درونشان حبس میکنند. با این حال، مردان از نظر بیولوژیکی نیز طوری ساخته شدهاند که کمتر گریه کنند.
در مورد مجراهای اشک ضعیف، دکتر Geoffrey Goodfellow، استادیار کالج Illionis در Optomety شیکاگو میگوید: «چند تحقیق وجود دارد که طی سالها نشان دادند مجرای اشک مردان بزرگتر است. در نتیجه دیرتر مجرای اشکشان پر میشود و اشکها دیرتر از چشمها سرازیر میشوند». همچنین تحقیقی از دهه 1960 وجود دارد که در آن یک پزشک از دانشگاه Michigan از جمجمه مردان و زنان برای بررسی طول و عمق مجراهای اشک استفاده کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده که مجرای اشک زنان کوتاهتر و ضعیفتر بوده است.
هورمونها از جمله هورمون تستوسترون نیز یکی از دلایل گریه زنان محسوب میشوند. Vingerhoets معتقد است تستوسترون مانع گریه میشود. به عنوان مثال بیماران مردی که مبتلا به سرطان پروستات بودند، زمانی که با داروهایی که سطح تستوسترون کمتری داشتند، تحت درمان قرار میگرفتند، بیشتر احساساتی میشدند. با این حال، این موضوع تنها به تستوسترون محدود نمیشود. در دهه 1980، William H.Frey شیمیدان و گروهش ترکیب شیمیایی اشکهای احساسی را بررسی کردند و این اشکها را با اشکهای ناشی از محرکهای بیرونی مقایسه نمودند. این گروه متوجه شدند که اشکهای احساسی میزان پرولاکتین بیشتری دارند؛ پرولاکتین هورمونی است که توسط غده هیپوفیز ترشح میشود و با احساسات ارتباط دارد. همچنین Vingerhoets گزارشی از سال 2012 از دانشمندان نیجریهای منتشر کرد که نشان میدهد گریه با جنسیت ارتباط دارد.
در بخشی از این گزارش این گونه آمده است:
«سطح پرولاکتین زنان بالغ حدوداً 60 درصد بالای میانگین پرولاکتین مردان است. این تفاوت میتواند توضیح دهد که چرا زنان بیشتر گریه میکنند. قبل از بلوغ، میزان پرولاکتین زنان و مردان یکسان است و تحقیقات نشان دادند که میزان گریه پسرها و دخترها قبل از بلوغ با یکدیگر تفاوتی ندارد».
یکی از همکاران Vingerhoets که در این تحقیق به وی کمک کرده، میگوید: «تفاوت میان سطح پرولاکتین میتواند تفاوت میان زنان و مردان در میزان گریه کردن، بیان احساسات و آسیبپذیر بودن از نظر افسردگی را توضیح دهد».
دفعه بعدی که از موضوعی گریه میکنم که احتمالاً ارزش اشکهایم را ندارد، امیدوارم بتوانم در لابهلای هقهق گریه، چیزی در مورد پرولاکتین و مجرای اشک کوچک بگویم.