fatemeh.g21 :
ی سوال خصوصی دارم شما چند سالتونه اقای محسن 125؟؟؟؟
فاطمه خانم ...من اینجا مینویسم ولی شما بلند نخون ...بزا خصوصی بمونه سوال شما ...:)
تا حالا تو فیلم ها دیدی ...مثلا طرف میخواد یع رازی رو بگه
آروم ...طرف مقابلش رو صدا میکنه ...معمولا پشت این دوتا کارکتر هم یه دیواری هست که
فضای امن رو به ذهن بیننده القا کنه ....بعد یع نگاه به چپ می کنه ...بعد یع نگاه بع راست میکنه ...با چشم های
که حالت مو شکافانه داره و یع جور دقیق به اطراف نگاه میکنه :)
من 36 سالمه
حالا که من مثلا راز مهمی رو گفتم ...کارکتر منفی فیلم ...سایش با اسلحه رو دیوار می افتده
نگو تو با اونها همدست بودی و من خبر نداشتم ....
تو ...تو این سکانس ...باید جیغ بزنی و به سمت کارکتر منفی فیلم بری
و منم باید شوکه بشم و با یع نگاه یخ در بهشت بگم ...اصلا توقع نداشتم :)
قسمت های از فیلم ...من محسن 36 سالمه ...کار گردان محسن فرهادی :)
(دقت کردی پایان این سکانس رو باز گذاشتم ...یعنی خواننده میتونه اینطور تصور کنه
1- ایا فاطمه به سمت کارکتر منفی رفت تا اونو منصرف کنه از شلیک ؟؟
2- ایا فاطمه به سمت کارکتر منفی رفت تا از حمایت اون بهرمند بشه ؟؟
3-ایا کارکتر منفی به من شلیک کرد ؟؟
4-آیا همون لحظه پلیس ها سر رسیدن ؟؟
5-آیا این راز اصلن اینقدر مهم بوده ؟؟
و کلی آیا های دیگه ...بخاطر همین ...کارگردن ...محسن فرهادی دیگه :)))))