ناتوانی جنسی در مردان، یکی از مباحث متأخر در در عرصه عمومی در ایران است. این پدیده هر چند که مشکل نوظهوری نیست ولی عقب نشینی خطوط قرمز جامعه در اثر روند توسعه و مدرن شدن روزافزون، در ایران امروز آسان تر از قبل “موضوعی برای گفتگوهای مردم” شده است.
در سال ۱۳۸۶، دبیر همایش خانواده و سلامتی در ایران، اعلام کرد که ۵۰ تا ۶۰ درصد طلاق ها در ایران، ناشی از مشکلات و اختلالات جنسی است. بخش عمده ای از این اختلالات، ناتوانی جنسی در مردان در اشکال گوناگون آن است…
دکتر علی آستانه ناظری، متخصص اعصاب و روان، درباره انواع و علل ناتوانی جنسی در مردان و نحوه مواجهه درست با این مشکل توضیح داده است.
ناتوانی جنسی دقیقاً چیست؟
تمایلات و رفتار جنسی در انسان در چهار حوزه تعریف می شود و اختلال های جنسی نیز این چهار حوزه را در بر می گیرد. این چهار حوزه عبارتند از:
۱- میل جنسی؛ یعنی کشش ذهنی و درونی برای ایجاد ارتباط جنسی که به صورت طبیعی باید در انسان وجود داشته باشد.
۲- رفتار تحریکی؛ یعنی شخص به لحاظ فیزیکی بتواند آمادگی لازم برای ارتباط جنسی را بدست بیاورد و رابطه جنسی را از این حیث بدون مشکل پیش ببرد.
۳- ارضاء شدن جنسی؛ یعنی شخص باید به درستی و در زمان مناسب ارضاء شود.
۴- آرامش و سکون ذهنی و جسمی پس از ارضاء شدن.
البته منظور از ناتوانی جنسی، در میان عامه مردم، ناتوانی در دو حوزه اول است و به نظر می رسد که ناتوانی جنسی هم بیشتر در همین دو حوزه رواج است. یعنی در افت کشش جنسی و ناموفق بودن در ایجاد ارتباط به لحاظ فیزیکی.
ممکن است فرد کشش جنسی داشته باشد اما به لحاظ فیزیکی برای برقراری رابطه و یا ادامه دادن رابطه، مشکل داشته باشد.
ظاهرا شایع ترین نوع ناتوانی جنسی، ناتوانی در نعوظ در عین برخورداری از اشتهای جنسی است.
بله ؛ منظور از ناتوانی جنسی در مردان، بیشتر همین ناتوانی است. یعنی ناتوانی در نعوظ و یا ادامه دار نبودن نعوظ. مردان ممکن است به علل گوناگون با وجود تمایل جنسی ، ناتوانی فیزیکی در برقراری رابطه جنسی داشته باشند.
البته به لحاظ علمی، انزال زودرس نوع شایع تری از ناتوانی است ولی مردم غالباً این حالت را مصداق ناتوانی جنسی نمی دانند. اما این حالت هم نوعی ناتوانی است؛ چون در این حالت مرد خودش ارضاء می شود اما رضایت جنسی همسرش تامین نمی شود. این ناتوانی، شایع ترین نوع ناتوانی جنسی است اما ناتوانی به معنای عام، همان مشکل نعوظ علیرغم میل جنسی است.
انزال زودرس با اینکه مصداقی از ناتوانی است اما ظاهراً لطمه روحی چندانی به مردان نمی زند. درست است؟
نه، انزال زودرس ممکن است به مخدوش شدن رابطه مرد با همسرش شود. یعنی نارضایتی زن بر روان مرد هم تاثیر می گذارد. این وضع ممکن است به اعتراض زن بینجامد و زندگی زن و مرد را به کلی تحت تاثیر قرار دهد.
انزال زودرس و اعتراض زن به این وضع، می تواند موجب شرمندگی و استرس مرد شده و به تشدید این حالت در وجود او منجر شود. استرس می تواند ضعف در این زمینه را بیشتر کند.
توانایی جنسی در مردان، بخش عمده ای از اعتماد به نفس آنها را در ارتباط با جنس مخالف تشکیل می دهد. بنابراین ممکن است سرزنش شدن از سوی زنان در اثر انزال زودرس، اعتماد به نفس مرد را کاهش دهد.
سرزنش از سوی زنان در اثر انزال زودرس مرد، حتی ممکن است در درازمدت موجب کاهش میل جنسی مرد شود. پس انزال زودرس لزوماً فقط موجب نارضایتی زنان نمی شود. اما طبیعتاً ناتوانی در نعوظ علیرغم برخورداری از میل جنسی، بیش از انزال زودرس موجب نارضایتی مردان می شود. به همین دلیل هم شاید نام ناتوانی بر این پدیده گذاشته شده است. یعنی مرد میل به رابطه جنسی دارد و قدرت ارضاءشدن هم دارد اما توانایی جسمی برای این کار ندارد.
وقتی که صرفاً میل جنسی افت می کند، مردان کمتر ناراضی هستند چرا که گرایش زیادی به برقراری رابطه جنسی ندارند. نارضایتی در این حالت بیشتر ناشی از تهدید احتمالی این وضع برای بنیان خانواده مرد است و گر نه فی نفسه، لطمه زیادی به مرد نمی زند.
ممکن است فرد توانایی نعوظ داشته باشد اما اشتهای جنسی نداشته باشد؟
بله. این حالت هم رخ می دهد. اشتهای جنسی مطلقاً از بین نمی رود. میل جنسی به طور نسبی کاهش می یابد و در واقع این همان حالت اول است که به آن اشاره کردم. یعنی فرد توان نعوظ و ارضاءشدن دارد اما میل چندانی به برقراری رابطه جنسی ندارد. این حالت همان سردمزاجی یا اختلال میل جنسی است.
ناتوانی در نعوظ حالات متفاوتی دارد؟
بله. گاهی مردان کاملاً ناتوان از نعوظ هستند ولی گاهی نعوظ دوام چندانی ندارد. یعنی مرد بدون اینکه خودش ارضا شود و یا شریک جنسی اش را راضی کند، تحریک شدگی فیزیکی اش را از دست می هد. مردانی که به کلینیک ها مراجعه می کنند، بیشتر از این شکل ناتوانی گلایه دارند.
تعداد دفعات ارضا شدن مرد در کنار همسرش، حد معینی دارد؟ یعنی مردی که یکبارس ارضا می شود و دیگر تمایلی به این کار ندارد، دچار ناتوانی جنسی است؟
کسی که می تواند در چند ساعت چند بار رابطه جنسی برقرار کند و ارضا هم بشود، توانایی جنسی بالایی دارد اما کسی که پس از یکبار ارضا شدن، دیگر تمایلی به این کار ندارد، ناتوان جنسی محسوب نمی شود.
حداقل انتظار این است که مرد بتواند وارد رابطه جنسی شود و توانایی نعوظ به مدت کافی داشته باشد و انزال زودرس هم نداشته باشد. حالا ممکن است کسی میل جنسی اش بیشتر باشد و دفعات بیشتری رابطه داشته باشد. دیگران را که آن حداقل انتظار را برآورده می کنند اما قدرت تکرارشان کمتر است، نمی توان بیمار قلمداد کرد.
البته از اکثریت مردان انتظار می رود که در طول یک روز بتوانند بیش از یکبار رابطه جنسی داشته و ارضا شوند. در رابطه جنسی، تناسب طرفین رابطه مهمتر از هر چیز دیگری است. شاید کسی توانایی جنسی بالایی نداشته باشد اما همسرش هم مثل او باشد و در نتیجه مشکلی برای آنها پیش نیاید.اگر از ناتوانی مطلق در نعوظ و ارضاشدن صرفنظر کنیم، اکثراً عدم تناسب تمایلات و رفتارهای جنسی است که موجب اعتراض طرفین می شود.
در زوج درمانی از نوع درمان رابطه جنسی، تلاش می شود تا هماهنگی و تناسب لازم بین زن و مرد پدید آید. به هر حال رضایت از طرف مقابل به دلیل هماهنگی و تناسب طرفین، خیلی مهمتر از توانایی جنسی است.
درباره ناتوانی جنسی روانی و وریدی هم کمی توضیح می دهید؟
ناتوانی روانی ناشی از اخلال در فرایندی است که باید در مغز رخ دهد تا مرد میل جنسی اش برانگیخته شود و رابطه جنسی برقرار کند. یعنی همان چیزی که تا الان داشتیم درباره آن حرف می زدیم. ولی توانایی مرد برای رابطه جنسی، محصول ساز و کاری است که از طریق وریدها محقق می شود.
اگر کسی دچار بیماری عروقی باشد یا مبتلا به مرض قند و یا سایر بیماری هایی باشد که به عروق صدمه می زنند، خون رسانی او به تدریج دچار مشکل می شود. وقتی که خون رسانی به اندام جنسی مشکل پیدا کند، نعوظ هم دچار مشکل می شود.
در این صورت، متخصصان کلیه و مجاری باید به این فرد کمک کنند تا خون رسانی به خوبی انجام شود. البته چنین اقداماتی در بسیاری از موارد موفقیت آمیز نیست. اما مشکل اصلی مردان در ناتوانی جنسی، ذهنی است. ناتوانی وریدی برای نعوظ، خیلی نادر است و در بیماری هایی خاص رخ می دهد. علت اصلی ناتوانی جنسی، ناتوانی روانی است.
پس افراد مبتلا به ناتوانی جنسی، بیشتر باید به روانپزشک و روانکاو مراجعه کنند.
بله. البته ما آنها را ابتدا به سایر همکارانمان ارجاع می دهیم تا چک آپ کلی انجام شود. حداقل باید یک سلسله عکس و آزمایش خون از آنها باید داشته باشیم. اگر از این نظر مشکلی نباشد، این افراد وارد فاز روانپزشکی می شوند. معمولاً هم این طور است. یعنی مشکل آنها بیشتر روانی و ذهنی است نه جسمی.
مهمترین علل ناتوانی جنسی چیست؟
بخش عمده ای از این پدیده به سنین قبل از بلوغ برمی گردد. نوع رابطه پسر بچه با زنان اطرافش در دوران کودکی، در این امر خیلی موثر است. نوع رابطه عاطفی ای که امنیت روانی را برای پسر بچه تامین می کند، چه با مادر چه با سایر محارم، اگر دچار آسیب شود، چه آسیب ناشی از افراط و چه آسیب ناشی از تفریط، فرد را در ایجاد امنیت روانی در رابطه با زنان دیگر در دوران بزرگسالی اش دچار مشکل و چالش می کند.
این چالش ممکن است کار را به جایی برساند که غریزه جنسی فرد هم تحت الشعاع واقع شده و ضعیف شود. اگر پسر بچه در دوران قبل از بلوغ، رابطه خوبی با جنس مخالف از حیث ایجاد صمیمت و اعتماد و اتکا داشته باشد، طبیعتاً در دوران بزرگسالی در ارضای غرایزش هم دچار مشکل خاصی نخواهد شد. اگر هم مشکلی پیدا کند، ناشی از بی تجربگی است که به مرور زمان و یا با کمک پزشک رفع می شود.
اما اگر مردان در دوران کودکی رابطه مطلوبی با جنس مخالف از جهات مذکور نداشته باشند، احتمالاً این مشکلات در دوران بزرگسالی هم در همبستری آنها با جنس مخالف به سرعت خودشان را نشان می دهند.
عوامل بیرونی مثل مشروبات الکلی و مواد مخدر تاثیر زیادی بر ناتوانی جنسی دارند؟
اگر کسی به این مواد معتاد باشد، قطعاً در درازمدت میل جنسی و توانایی نعوظش به شدت کاهش می یابد. اگر کسی ناتوانی داشته باشد و یکبار مثلاً با تریاک مشکلش حل شده باشد و بخواهد همیشه از تریاک برای حل مشکل جنسی اش استفاده کند، پس از مدتی دو جور گرفتاری دارد: یکی اینکه میل جنسی اش از قبل هم کمتر می شود و گرفتاری دیگر اعتیاد اوست.
کدام ماده مخدر بیشترین تاثیر منفی را دارد؟
تا جایی که من اطلاع دارم، مواد خانواده تریاک بیشترین اثر مخرب را دارند. مثل هرویین و مورفین و شیره و خود تریاک. البته مواد روانگردان جدید هم آثار خیلی بدی دارند. این مواد در لحظه، مهارگسیختگی و ظاهراً افزایش میل ایجاد می کنند اما پس از مدتی موجب افت میل جنسی می شوند.
چنین موادی، مثل شیشه و اکس، فقط رفتار لذت جویانه را افزایش می دهند و فرد را در حین رابطه جنسی بی مهابا می کنند اما میل جنسی را لزوماً بیشتر نمی کنند.
میزان شیوع ناتوانی جنسی در جامعه ایران چقدر است؟
فکر نمی کنم درباره این موضوع، مطالعه و تحقیق مستقلی جدا از تحقیقات جهانی صورت گرفته باشد. ولی فکر می کنم رقمی حول و حوش ۵ درصد مواجه باشیم؛ البته اگر مشکل انزال زودرس را کنار بگذاریم. بعضی وقت ها عدم تناسب بین زن و شوهر با ناتوانی جنسی یکی گرفته می شود. اما اگر بخواهم بر اساس آمار جهانی پاسخ شما را بدهم، باید بگویم حداکثر ده درصد مردان ایران دچار ناتوانی جنسی هستند.
الان چند سالی است که درباره این موضوع زیاد صحبت می شود. این یک پدیده جدید است یا اینکه افزایش شفافیت در جهان مدرن، علت آشکار شدن بیش از پیش این مشکل شده است؟
به نظر من شفاف شدن فضای جامعه، علت سخن گفتن بیشتر درباره ناتوانی جنسی است. البته در قدیم هم مردم در این خصوص حرف می زدند. در طب سنتی مثلاً به این موضوع پرداخته شده است. اما در زندگی مدرن چون استرس های انسان بیشتر شده است، بعید نیست که ناتوانی جنسی هم بیشتر شده باشد. اما در این باره نمی توان حکم قاطعی صادر کرد.
ناتوانی و نارضایتی جنسی چقدر در طلاق های روزافزون در جامعه ایران موثرند؟
قطعاً تاثیر دارد ولی این نکته را هم نباید نادیده بگیریم که ناتوانی جنسی مرد، دلیلی محکمه پسند برای جدایی زن از مرد است. یعنی گاهی که خوب بررسی می کنیم، می بینیم مشکلات دیگری موجب درخواست طلاق زن از مرد شده است اما چون زنان با مطرح کردن آن مشکلات نمی توانند از شوهرانشان طلاق بگیرند، بر روی ناتوانی جنسی مرد متمرکز می شوند.
در نتیجه می توان گفت مشکلات پیش روی زنان در امر طلاق، موجب شده است موضوع ناتوانی جنسی مردان در گفتگوهای روزمره مردم جامعه ما، بیش از حد پررنگ شده باشد. اگر زنان می توانستند راحت تر طلاق بگیرند، شاید کمتر درباره ناتوانی جنسی شوهرانشان صحبت می کردند.
زنانی که خواستار طلاق نیستند، معمولاً با شوهرانشان که ناتوانی جنسی دارند چگونه برخورد می کنند؟
معمولاً مدارا می کنند و چیزی به زبان نمی آورند. در فرهنگ ما که سنتی تر از خیلی از کشورهای دیگر است، بسیاری از خانم ها به مساله ارضای زن در رابطه جنسی، آن قدرها بها نمی دهند. یعنی چنین چیزی دغدغه اصلی آنها نیست. اینکه همسرشان به آنها محبت کند و آنها را از نظر مالی تامین کند و پدر خوبی برای بچه های آنها باشد، برای آنها مهمتر است تا اینکه شوهرشان از نظر جنسی رضایت آنها را به شکل کامل تامین کند.
در فرهنگ های سنتی تر، زنان آن قدرها تجربه جنسی ندارند که بخواهند شوهرشان را با دیگری مقایسه کنند و او را زیر سوال ببرند. اما در بخش های مدرن تر جامعه ایران، که زنان تحصیلکرده تر و به لحاظ مالی مستقل تر شده اند، اهمیت این موضوع برای آنها بیشتر می شود. البته ارضاء جنسی برای زنان سنتی هم مهم است اما آنها بابت این موضوع خیلی کمتر گلایه می کنند.
توصیه شما به زنانی که شوهرانشان ناتوانی جنسی دارند چیست؟
من به آنها پیشنهاد می کنم که رفتار تخریبی با همسرشان در پیش نگیرند. آنها باید سعی کنند با تاکید بر خوبی های شوهرشان، او را راضی کنند که تن به مشاوره با متخصص بدهد. هر دو باید نزد مشاورین، یعنی متخصصان روانپزشکی و یا روانشناسان بالینی ای که اختصاصاً درباره مشکلات زناشویی تعلیم دیده اند، بروند و از آنها اطلاعات و آموزش های لازم را فراگیرند تا این مشکل را بتوانند حل کنند.
این کار هم باید دو نفره انجام شود. یعنی هر دو باید نزد مشاور بروند نه فقط یکی از آنها.
این نکته را هم نباید فراموش کرد که معمولاً زنی که کارش با شوهرش به این مرحله می رسد، مشکلات دیگری هم با او دارد. مثل میزان محبتی که از او دریافت می کند و یا نوع رابطه او و شوهرش با خانواده هایشان. بنابراین باید درباره همه مشکلات با متخصص حرف بزنند نه صرفاً درباره ناتوانی جنسی مرد.
ناتوانی جنسی با افزایش سن مرد رابطه معناداری دارد؟
به طور کلی خیر. کسی که در سنین جوانی، یعنی در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی، فعالیت جنسی خوبی داشته باشد، معمولاً تا پایان عمر هم می تواند فعالیت جنسی اش را حفظ کند. البته این پدیده تا حدی مثل پیرچشمی و افت حافظه در سنین کهولت است.
یعنی مردان در سنین پیری، کیفیت و توانایی جنسی شان کمی افت می کند ولی نه در حدی که بتوان آن را مصداق بیماری ناتوانی جنسی دانست.
بنابراین بیش از هر چیز، شیوه زندگی جنسی افراد در دوران جوانی، در رفتارهای جنسی آنها در دوران پیری تاثیرگذار است. در جامعه ما، چون که فعالیت جنسی جوان ها محدود است، ممکن است افراد در سنین بالاتر، افت جنسی محسوسی داشته باشند. اما جدای از این، توانایی ادامه نعوظ در مردان مسن، بیشترین رابطه را با سن آنها دارد.
این امر هم علل وریدی دارد. یعنی تنگی عروق موجب ضعف طبیعی نعوظ مرد در سنین پیری می شود. یک مرد ۷۰ ساله همان طور که به علت تنگی عروق و ضعیف شدن پمپاز قلبش نمی تواند ۲۰ تا پله را بالا برود، معمولاً در برقراری رابطه جنسی طولانی مدت هم مشکل دارد. یعنی او از این حیث دیگر نمی تواند مثل سن چهل سالگی باشد. اما این حالت الزاماً نشانه ناتوانی جنسی مرد نیست.
فعالیت جنسی برای مردان مسن مثل برداشتن اجسام سنگین است. همان طور که یک پیرمرد یا یک مرد میانسال نمی تواند مثل دوران جوانی هر شیء سنگینی را از زمین بردارد و باید در برداشتن اجسام سنگین عاقلانه عمل کند، در فعالیت جنسی اش هم باید عقل و مدیریت به خرج دهد. با این حال نفس میل جنسی، هیچ ربطی به سن و سال ندارد؛ بلکه کاملا تحت تاثیر الگوی زندگی فرد، از سنین بلوغ تا پایان زندگی اوست.