بيشتر کودکان ناسزاگويي را از والدين ياد ميگيرند:
مشغول كارهايم بودم كه شنيدم فرزند 5 سالهام در حالي كه با اسباببازيهايش بازي ميكرد، خطاب به يكي از آنها گفت:آهای، كلهپوك! مگه با تو نبودم؟ گفتم: حسین! حرف بد؟ نگاهم كرد و گفت:من نبودم و بعد به سرباز پلاستيكي كه در دست داشت، اشاره كرد و گفت:اين بود! گفتم:پس به سربازت بگو، حرف بد نزنه وگرنه هردومون از دستش ناراحت ميشيم و او هم همين را به سربازش گفت. نميدانم تاثير حرفم روي حسين تا چه حدي بود و اصلا آيا او با شنيدن اين همه حرفهاي بد در فيلمها و كارتونها و آدمهاي اطرافش باز هم اين كار را تكرار خواهد كرد يا نه؟ تنها کاري که از دست من ساخته است، همين است که دائم در گوشش بخوانم اين حرف بد است و آن حرف، خوب.
چرا گاهي وقتها بچهها فحش ميدهند؟
اينكه كودكان اقدام به فحاشي ميكنند، چند علت ميتواند داشته باشد؛ يكي از علتهايش اين است كه ما الگوي بچهها هستيم يعني كودك در محيطي قرار ميگيرد كه اطرافيانش به اين شكل صحبت ميكنند. در نتيجه، اين قضيه براي كودك عادي ميشود زيرا در اين محيط رشد و پرورش مييابد. در چنين مواردي ما درمانهاي خود را به سمتي پيش ميبريم كه بتوانيم محيط را تغيير دهيم. علت ديگر فحاشي كودكان ميتواند اين باشد كه آنها نميتوانند خشم خود را كنترل كنند و فحش دادن در حقيقت، يك نوع ابراز خشم و پرخاشگري كلامي است؛ مانند مواردي كه كودكان در حالت خشم كتكکاري ميکنند يا چيزي از اين قبيل. در واقع اين حالت يك نوع برخورد ناشي از عدم كنترل خشم است. در چنين مواردي، علاوه بر اينكه بايد از روشهاي كنترل خشم استفاده كنيم، بايد زمينه اين رفتارها را نيز بررسي و ارزيابي كنيم. گاهي اوقات ممكن است كودكان در حالت افسردگي، پرخاشگر شده و ناسزا بگويند. گاهي بعضي بيماريهاي جسماني سبب ايجاد اضطراب در كودكان ميشود و همين باعث پرخاشگري و در نهايت فحاشي ميشود.
یک مثال:
مثلا ميتوانم به بيماري پركاري تيروييد اشاره کنم كه باعث ميشود كودك زمينه بيمارگونهاي از اختلالات اضطرابي و افسردگي را پيدا كند كه خود اين عامل، زمينهاي براي فحاشي كودكان است. البته فحاشي ميتواند به مشكلات رفتاري كودكان(مانند لجبازي) نيز برگردد. بچههاي لجباز ميدانند كه فحش دادن كار بدي است و اطرافيان را ناراحت ميكند و به همين علت شروع به ناسزاگويي ميكنند تا محيط اطراف خود را طبق نظر خودشان كنترل كنند.
کنترل ناسزاگويي کودک:
براي کنترل ناسزاگويي کودک، اول بايد اين مشکلات زمينهاي را کشف و درمان کنيم. براي رفع مشكلات بيمارگونه کودک، بايد حتما مداخلات درماني صورت بگيرد. در مورد الگو گرفتن کودک نيز قطعا بايد محيط را تغيير بدهيم و در مورد لجبازيها هم معمولا تركيبي از تغيير محيط و رفتاردرماني براي كودكان در نظر ميگيريم تا اينگونه لجبازيها را بهطور كلي درمان كنيم.
اگر اطرافيان در كنار كودك، اقدام به ناسزاگويي كنند:
اگر يکي از والدين کودک بيمار باشد، ممکن است گاهي اطراف کودک ناسزاگويي کند بهترين كار در اين موارد اين است كه براي كودك، بيماري والد را توضيح دهيم به عنوان نمونه بگوييم که: پدرت حالش خوب نيست يا پدرت رفتار نامناسبي انجام ميدهد يا... مساله اصلي اين است كه بايد بر حسب سن كودك به تحليل اين شرايط بپردازيم اگر كودك دبستاني است و ميتوان با او در تعامل كلامي قرار گرفت، با او صحبت ميكنيم و مسائل را برايش توضيح ميدهيم اگر كودك در سنين نوجواني است، ميتوانيم از او كمك و مداخله درماني بگيريم به عنوان نمونه از او بپرسيم:به نظر تو چه كار كنيم بهتر است تا اين مشكل پدرت حل شود؟ اگر كودكي خيلي كوچك است، توصيه ميكنم والدين اجازه ندهند كودك در آن شرايط بيمارگونه براي مدتي طولاني قرار بگيرد؛ زيرا كودكان كوچكتر بسته به جنسيتشان از والد همجنس فحاش خود الگو ميگيرند بنابراين اگر هر كدام از والدين ديدند كه والد ديگر از مسالهاي ناراحت و عصباني است و احتمال فحاشي و ناسزاگويي وجود دارد، كودك را از او دور يا حواسش را پرت كنند اگر هم اين مساله رخ داد و كودك درباره آن سئوال كرد، بايد براي او توضيح دهند كه اين رفتار، رفتار مناسبي نيست. ضمن اينكه نبايد وجهه والد را هم نزد كودك خراب كرد.
اگر کودک حرف زشتی زد، حتما تنبیهاش کنید:
اگر كودك حرف زشتي زد، حتما بايد تنبيهاش كنيم ولي تنبيه از نظر ما به هيچوجه به معناي خشونت نيست تنبيه از نظر متخصصان، يعني محروم كردن وقتي كودك ناسزا ميگويد اولين مرحله تنبيه، محروم كردن او از حضور در جمع است كه معمولا به اندازه سنش دقيقه تعيين ميكنيم. به عنوان نمونه يك كودك 5 ساله، بايد 5 دقيقه از جمع جدا شود چون حرف زشتي زده است اگر اين محروميتها جواب ندهد، به سراغ محروميت از چيزهايي كه مورد علاقهاش است ميرويم ضمن اينكه يادتان باشد وقتي تنبيه را به كار ميبريم حتما براي رفتار عكس آن يعني تشويق را هم در نظر بگيريم.
عذرخواهی کودکتان را بپذیرید:
اگر كودك بلافاصله عذرخواهي یا چند مرتبه عذرخواهيکرد، عذرخواهي كودك را همان بار اول قبول كنيد ولي عذرخواهي مانع تنبيه نميشود بايد به او گفت: تو را ميبخشم ولي به خاطر حرفي كه زدهاي بايد 5 دقيقه در اتاقت تنها بماني.
ریشه ناسزاگويي در بزرگسالان:
در بعضی از بزرگسالان، ناسزاگويي ريشه در دوران كودكيشان و در برخی هم ميتواند عادتي باشد كودكاني كه در محيطهاي نامناسب بزرگ ميشوند، معمولا بد دهان ميشوند و اين يك رفتار، عادتي است كه بايد از همان كودكي اصلاح شود.
منبع: مجله مادران
گردآورنده: سایت زیباکده