به هر چه که فکر کنیم، همان می شویم. این جمله واقعاً درست است. قدرت ذهن انسان باور کردنی نیست. از نظر افراد موفق کلید اساسی برای رسیدن به موفقیت، نگرش و طرز فکر درست است. گاهی تغییر مسیر دادن راحت است. موقعیت ها و شرایط زندگی می تواند در جهت اهداف، عزت نفس و رفاه شخصی ما قرار گیرد. موفقیت یک شرایط ذهنی (درونی) است و نظر افراد مختلف درباره آن متفاوت است. این مقاله درباره کارهایی است که اگر می خواهید موفق باشید، نباید انجام دهید.
1.کمال گرا نباشید
بیشتر ما وقتی کارها آن طوری که می خواهیم یا به همان سرعتی که انتظار داریم پیش نمی رود،نا امید می شویم. برای مسائل کوچک دچار استرس می شویم، یا اگر اشتباهی از ما سر بزند خودمان را سرزنش می کنیم،اما یک نکته مهم را فراموش می کنیم: این که همه ی ما جایز الخطا هستیم. اشتباهات و موانع، واقعیت زندگی هستند. همه چیز نباید همیشه کامل باشد و همین درست است. استرس داشتن درباره مسائل کوچک و بی اهمیت یا چیزهایی که به دست آوردنشان غیر ممکن است، بی فایده است.به خودتان بگوئید همیشه بهترین کاری که از دستم برمی آید را انجام می دهم، چون در نهایت با هیچ کس غیر از خودتان رقابت نمی کنید.
مثال: جنیفر لارنس (بازیگر امریکایی و هنرپیشه سرشناس برنده اسکار)خیلی معروف است. اما می دانستید که او برای نقش "بلا سوان" در فیلم "گرگ و میش" (2008)، رد شد؟ حتی کلاس های تئاتر را نیزهیچ وقت نگذراند. فقط به حس و غرایزش اعتماد کرد و تا جایی که می توانست برای رسیدن به نقش هایی که می خواست، سخت تلاش کرد.طبیعی است که برای هر نقشی کامل و عالی نبود، اما کمال گرا هم نبود. شکست ها و ناموفقیت های خود را به خوبی پذیرفت و سعی کرد از هر موقعیتی درس بگیرد.
2.اگر نمی خواهید کاری را انجام دهید راحت بگوئید: نه
باید محدودیت های خود را بشناشید. انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند. ما دوست داریم با دیگران در تعامل باشیم، به کسی تعلق خاطر داشته باشیم یا برای کسی خاص باشیم. دوست داریم دیگران را خوشحال کنیم یا آن ها را از خودمان راضی نگه داریم. کمک کردن خوب است، اما ممکن است همکارتان از شما کاری را بخواهد که نتوانید انجام دهید یا دوستتان از شما پول قرض بخواهد و نداشته باشید. اما افراد اکثراً در جاهایی که باید بگویند نه، این کار را نمی کنند!از این که به غریزه خود اعتماد کنید نترسید و به راحتی بگوئید: نه! گاهی اوقات شاید همکارتان از شما بخواهد چند ساعت بیشتر بمانید تا به او کمک کنید، اما شما واقعاً معطل شده و کارها و برنامه های دیگری برای انجام دادن دارید، اما او شما را نگه می دارد چون خودش نمی خواهد کار کند و در ضمن می داند که شما به او کمک می کنید! باید کارهایتان را اولویت بندی کنید. گاهی نه گفتن بهترین روش است. نه گفتن به این معناست که شما مرزهایتان را می شناسید و خواستار احترام هستید.
مثال: مارگارت تاچر به عنوان یک فرد سرسخت شناخته شده و سیاستمدار قدرتمندی بود. می دانست که در طول زندگی حرفه ای خود باید ایستادگی و تحمل داشته باشد. ایستادگی به معنای نه گفتن به سیاست های اقتصادی و سیاسی بد.
3.افکار منفی را کنار بگذارید
گاهی تمام کارهای منفی که در مورد خودمان یا دیگران انجام دادیم یا مقصر بودیم را مدام در ذهنمان تکرار می کنیم. مثلاً وقتی از کار اخراج می شویم، یا در مورد کسی کار اشتباهی انجام می دهیم، یا وقتی می شنویم کسی پشت سر ما حرف های منفی و بدی زده،این افکار برای همیشه در ذهن ما می ماند. تکرار این افکار و این که مدام خودتان را به خاطر اشتباهات گذشته سرزنش کنید، کار بسیار مخرب و آسیب رسانی است. باید از موقعیت ها درس بگیرید و همیشه رو به جلو حرکت کنید، نه این که از لحاظ روانی به خودتان ضربه بزنید.افکار منفی و جمله هایی مثل: "من خیلی زیبا نیستم"، " پنج سال پیش فلان کار اشتباه را انجام دادم و به خاطر آن خودم را نمی بخشم" یا هر لفظ و جمله ای شبیه این ها را به خودتان نگوئید. در آیینه نگاه کرده و جمله ای مهربانانه به خودتان بگوئید! جملات مثبت و الهام بخش را بیشتر بخوانید. به خودتان یادآوری کنید که همیشه رو به جلو گام بر می دارید و تلاش می کنید تا فرد بهتری باشید. قبول کنید که هر کسی ممکن است اشتباه کند و از همه مهم تر این که اشتباه کردن اصلاً بد نیست.
مثال: یک مثال خوب برای این مورد شکست های استیو جابز است. ما او را به عنوان یک فرد موفق و پیش رو می شناسیم و کسی که هیچ وقت تسلیم نشد. وقتی کارها اشتباه پیش می رود ( اتفاقی که ممکن است زیاد بیفتد)، به راحتی می توانیم هر اشتباهی که در طول این مسیر انجام دادیم را به خاطر بیاوریم. گاهی اهدافمان را به خاطر کمبود اعتماد بنفس فراموش می کنیم. تسلیم نشوید و سعی کنید مثبت باقی بمانید. ذهنتان راعادت دهید که به مسائل،با دید جدید و مثبت تری نگاه کند. مهم تر از همه این که سخت تلاش کنید. شکست دائمی نیست!
4.فقط روی زمان حال تمرکز نکنید
افراد موفق ارزش یک برنامه ریزی و طرح خوب را می دانند. در مورد زمان حال، اهداف، آینده و دخل و خرجشان برنامه ریزی می کنند. برنامه ریزی درباره این که چقدر باید برای دوران بازنشستگی صرفه جویی کنند. این به آن معنا نیست که سرگرمی و تفریح ندارند، قطعاً این کار را می کنند. فقط این نکته را در نظر می گیرند که چه زمانی برای تفریح مناسب است و در واقع برای همه چیز برنامه ریزی دارند. هم برای کار وقت می گذارند هم برای تفریح، اما صرفه جویی کرده و به آینده نیز فکر می کنند. بنابراین فقط به زمان حال و تفریح فکر نکنید. به موقعیتی فکر کنید که در 5، 10 یا 15 سال آینده می خواهید در آن باشید. تمرکز داشتن باعث موفقیت می شود.
مثال: نیل دگراس تایسون (اختر فیزیکدان امریکایی)، از 9 سالگی عاشق کیهان، کائنات و علم بود. به خاطر این عشق مدت طولانی به مطالعه چیزهایی که برایش مهم بود پرداخت و تلاش بسیاری کرد. در دانشگاه هاروارد پذیرفته شده و فیزیکدان شد. دستاوردهای او آنقدر زیاد است که در این مقاله نمی گنجد.
5.اهداف خود را فراموش نکنید
فکر نکنید چون فرد خوبی هستید اتفاقات خوب باید فقط برای شما بیفتد و همه کارهایتان به خوبی پیش رود! اتفاقات خوب فقط برای افرادی می افتد که خوب تلاش می کنند. یک قسمت مهم از تلاش این است که برای خودتان هدف تعیین کنید. همان طور که قبلاً اشاره شد نباید فقط روی زمان حال تمرکز کنید. باید زمانتان را مدیریت کرده و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت برای خودتان تعیین کنید تا متوجه پیشرفت خود شده و همیشه اهدافی برای تلاش کردن داشته باشید.
مثال:آلن تورینگ(ریاضیدان، دانشمندرایانه، منطق‌دان، فیلسوف، زیست-ریاضیدان، و رمزنگار بریتانیایی) به پدر هوش مصنوعی و کامپیوتر معروف است. شکستن رمز ماشین رمزگذاری نازی ها به اسم انیگما توسط او انجام گرفت. در طول مسیرش با چالش های بسیاری مواجه شد. با وجود تمام کشمکش ها و مشکلات شخصی، موفق به شکستن کدِ انیگما و نجات تقریباً 15 میلیون نفر از مرگ شد و به نوبه خود به پایان جنگ جهانی دوم کمک کرد.
6.در روابط خود متعادل باشید
افراد موفق می دانند که زندگی فقط کار یا وظایف دیگر نیست.باید برای خانواده، آرامش و استراحت، تفریح و سرگرمی هم وقت گذاشت. شاید این تصور را داشته باشید که افراد موفق، هیچ اوقات فراغتی ندارند ( که البته در بعضی موارد درست است)، اما همیشگی نیست. انزوای اجتماعی به افراد آسیب های روانی زیادی می زند. در واقع بسیاری از افراد موفق در "هنر تعادل" مهارت بسیاری دارند. افرادی را که دوست دارند کنار نمی گذارند، در عوض آن ها را در اهداف و اوقات فراغت خود سهیم می کنند.
مثال: طبق مقاله های اخیر رهبران زیادی هستند که احساس تنهایی می کنند. اما رهبران زیادی نیز وجود دارند که در روابطشان بسیار موفق هستند. بایدیاد بگیرید چطور به تنهایی کار کنید، اما همزمان روی حمایت کارمندان، دوستان و خانواده نیز حساب کنید. درگیر کردن افراد در رهبری یا مراحل تولید باعث می شود آن ها نیز احساس ارزشمند بودن کرده و بازخوردها و نتایج با ارزشی را به وجود آورند. افراد موفق از روابط خود و این که به دور از اهداف و کارشان با کسانی که دوست دارند، وقت صرف کنند،لذت می برند.
7.خود را با دیگران مقایسه نکنید
افراد موفق می دانند تنها فردی که در زمان حال می توانند با او رقابت کنند، همان کسی است که دیروز بودند. این افراد بیشتر از این که روی دیگران زوم کنند، روی خود و اهدافشان تمرکز می کنند. نمی خواهند خودشان را با دیگران مقایسه کنند، چون می دانند زیان بخش است. به هر حال همیشه در حال تجزیه و تحلیل این هستند که نقاط ضعفشان کجاست و افرادی را که مهارت کافی در کارهایی که خودشان هنوز مسلط نشده اند را دارند، تحسین می کنند.نباید خودتان را با فرد دیگری مقایسه کنید، چون اعتماد به نفس شما را پایین آورده و باعث ایجاد افکار منفی می شود.
مثال: تیلور سوئیفت ( خواننده و ترانه‌سرای آمریکایی) یکی از موفق ترین هنرمندان این دوره است. در گذشته او موسیقیدانی بود که خیلی تلاش می کرد بتواند در مکان های کوچک و کافی شاپ ها بنوازد. نمایش ها و دموهای بسیاری را در استودیو های مختلف اجرا کرده و آهنگ های بسیاری را خواند. زمانی که شروع به نواختن و نوشتن موسیقی منحصر بفرد خودش کرد، مورد توجه قرار گرفته و فرد مشهور امروزیشد. با سختی های بسیاری مواجه شد. بعضی از افراد به مهارت های او شک داشتند و می گفتند که او نمی تواند بخواند، اما اعتماد بنفس و باور و ایمانی که به خودش داشت بر آن ها غلبه کرد.
8.در گذشته زندگی نکنید
افراد موفق از شکست های خود درس می گیرند، اما در گذشته زندگی نمی کنند. مهارت ها و درس هایی که از شکست هایشان به دست آورده اند را یاد گرفته و در زمان حال و آینده، آن ها را به کار می بندند. در گذشته شخصی خود زندگی نکنید. خودتان را با کسی که قبلاً بودید تعریف نکنید. خودتان را با کسی که امروز هستید، و کسی که تلاش می کنید باشید، تعریف کنید.
مثال: می توانید تصور کنید اگر توماس ادیسون قبل از این که به موفقیت برسد دست از ایده هایش می کشید و تسلیم می شد چه اتفاقی می افتاد؟ پس اگر دیروز شکست خوردید، امروز دوباره تلاش کنید! شکست ها به ما می آموزند که کجای کارمان اشتباه است و به ما کمک می کنند کارمان را درست پیش ببریم. روش خود را انتخاب کرده و آن را کنترل کنید و همیشه به سمت جلو حرکت کنید.
9.افراد نادرست و متقلب را از زندگی خود حذف کنید
افراد موفق می دانند هر کسی ویژگی، استعداد و موهبت های منحصر بفرد خود را دارد. آن ها به کسی آسیب نمی رسانند، کسی را تحقیر نمی کنند یا به خاطر موفقیت خودشان دیگران را پست و کوچک نمی کنند. با دیگران روابط خوبی دارند اما می دانند چه زمانی باید رابطه ای را قطع کنند. افراد موفق آدم های نادرست، متقلب و منفی را نمی توانند تحمل کنند چون آنقدر افراد بی ریا و درستکار و صادق در اطراف خود برای دوست داشتن دارند که جایی برای افراد منفی باقی نمی ماند.
مثال: همه ما در اطرافمان افراد خائن و دشمن داریم. گاهی به کسانی اعتماد کردیم که از اعتماد ما سوء استفاده کردند. افراد موفق می دانند چطور این افراد نادرست را از زندگی خود بیرون کنند. هیچ کس دوست ندارد این افراد منفی در اطراف خودش و یا کسانی که دوست دارد، باشند.
مترجم اختصاصی زیباکده : سمانه صادقی
