خانه
407K

رمان ایرانی " گندم زارهای طلایی "

  • ۰۸:۳۳   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    گندم زارهای طلایی 🌾🌾


    قسمت پنجاه و نهم

    بخش ششم




    من اونا رو توی ملافه هایی که خاله آورده بود ,  می پیچیدم و می بردمشون تو اتاقی که فرش داشت ... اون شب باید بدون رختخواب و بالش , همون طور نشسته لای ملافه می خوابیدن ...

    چاره ی دیگه ای  نداشتیم ...
    تعدادشون زیاد بود و همه گیج بودیم ... تا بالاخره یک آمبولانس رسید ...
    همه ی بچه ها جا نمی شدن ...
    آمنه به سینه ی من چسبیده بود و نمی خواست بره ... با هر زحمتی بود هفت نفر رو جا کردیم و آمنه رو دادم بغل یاسمن و با دکتر رفتن بیمارستان شفا ...
    منتظر آمبولانس بودیم که برگرده و بقیه رو ببره ...

    به کارمون ادامه دادیم که در باز شد و انیس خانم و آقا هاشم از راه رسیدن ... با مقدار زیادی پارچه و ملافه های تمیز و لباس ...
    انگار خاله بهشون خبر داده بود ...
    انیس خانم صورتش مثل گچ سفید شده بود ... اون تنها کسی بود که گریه می کرد و نمی تونست جلوی خودشو بگیره ...
    با این حال اومده بود به کمک ما ... اما یک صندلی گذاشت کنار راهرو روش نشست و مرتب دستور می داد ...
    هاشم با هرمز و هوشنگ آشنا شدن و سه تایی با هم موهای بچه ها را می زدن ...
    بلافاصله آقای مرادی هم از راه رسید ... اونم با خودش مقداری ملافه آورده بود ...
    سراسیمه بود وقتی فهمید چه اتفاقی افتاده ... از ناراحتی بغض کرد ...
    آمبولانس دوباره برگشت ... یاسمن رو آورد و بقیه بچه ها رو با خودش برد , درحالی که اشک چشم های من بند نمیومد ...

    شب سیاهی بود ... تلخ ترین شب زندگیم ...

    بچه ها تیفوس گرفته بودن و معلوم نبود چه تعدادی هم به زودی آثار بیماری در اونا نمایون می شه ...
    می گفتن از این بیماری به سختی میشه جون سالم به در برد و اینطوری من فهمیدم که همیشه تو زندگی بد از بدتر هم ممکنه وجود داشته باشه ...
    آمنه دل و جون من بود ... الان می دونستم تو بیمارستان بند نمی شه و صدای گریه هاش تو گوشم می پیچید ...
    هوا روشن شد و ما هنوز مشغول بودیم ... هرمز و هاشم داشتن سر دخترا رو می ترشیدن و با هم حرف می زدن ...



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان