خانه
406K

رمان ایرانی " گندم زارهای طلایی "

  • ۲۰:۴۵   ۱۳۹۷/۳/۲۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    گندم زارهای طلایی 🌾🌾


    قسمت هشتاد و یکم

    بخش ششم



    با سرعت برگشتم و یکراست رفتم سراغ زبیده ...
    کنار والوری که تو اتاقش بود ... سرشو گذاشته بود رو جانمازش و دراز کشیده بود ...
    زود بلند شد و گفت : لیلا جون , به روح رسول الله اگر من می خواستم اونو بزنم ... می دونستم تو ناراحت میشی ... وقتی یدی به زور داشت میاوردش ؛ رفتم بگیرمش , با لگد منو زد و دستم رو چنگ انداخت ... نگاه کن ...
    گفتم : ظاهرا به اندازه ای که تو دست اونو فشار دادی , نبوده ... چون جاش نمونده ... آخه اگر پرده ی گوش بچه پاره شده باشه تو چیکار می کنی ؟ ... از خدا نمی ترسی ؟ ...
    الان آقا هاشم می گفت معرفیت کنیم اداره ... شاید اونجا کار بهتری برات باشه , حالا که حوصله ی این بچه ها رو نداری ...
    گفت : تو رو خدا منو آواره نکن ... تو اینطور آدمی نیستی , من می دونم ... به خدا بچه ها به حرف من گوش نمی کنن , باهام لجبازی می کنن ...
    گفتم : تا حالا شده یک کلمه محبت آمیز بهشون بزنی ؟ ... جز دعوا و ناله و نفرین چیکارشون می کنی که باهات خوب باشن ؟ ...
    زبیده خانم , می دونی که الان خودم عزادار مادرم هستم و حوصله ندارم بیشتر از این با تو جر و بحث کنم ... ولی قسم می خورم این بار آخر بود , اگر می خوای با هم به خوبی و خوشی کار کنیم حواست رو جمع کن ...
    دست روی یکی دراز کنی , کاری رو که نباید بکنم می کنم ...
    حالا بلند شو شام بچه رو بدیم , من باید برم ...

    از جاش بلند شد و گفت : چشم ... ولی حالا هرچی من میگم باور نکن , تقصیر خودش بود ...
    وقتی اون مشغول کار شد , فهمیدم بدون زبیده نمی تونم از عهده ی کارا بر بیام ... به خصوص که سودابه هم نبود ...
    بالاخره بچه ها رفتن تو رختخواب و من آماده شدم که هاشم بیاد ...

    تو دفتر منتظرش نشستم ...
    یاد خانجانم افتادم که چقدر از اینکه من شب ها تو پرورشگاه می موندم , ناراحت بود ... با حسرت چند قطره اشک از چشمم پایین اومد ...

    ساعتی گذشت و همه خوابیدن ولی هنوز هاشم نیومده بود ...

    زبیده اومد سراغم و گفت : من برم بخوابم ؟ شما از اون طرف درو قفل کن , من کلید رو از رو در برمی دارم ...



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان