خانه
2.58M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۸:۳۰   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم
    فرش احساسم برایت سحر و جادو می کنم

    آمدم زنجیر عشقت را ببافم مو به مو
    گردن آویز تنت باشد ، حواست را بگو

    بیت بیت این غزل بر قلب تو آویختم
    رج به رج شعر و غزل بر زلف تو آویختم

    آه می دانم که سردت می شود کو پنجره؟
    دادخواهی می کنم در دادگاه حنجره

    از دهانت حرف آمد ، پخش شد عطر گلاب
    آن چنان بیخود شدم دستم زدم بر حوض آب

    وای از روزی که ترکم می کنی ، شعرم شکست
    رنگ کاغذ مثل گندم زرد شد ، بغضم شکست
  • ۱۸:۳۱   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    در " نقاشی هایم " تنهاییم را پنهان می کنم...
    در " نوشته هایم " درد دلم را...
    در " دلم " دلتنگی ام را...
    در " سازم " حرف های نگفته ام را...
    در " لبخندم " غصه هایم را...

    " دل " من...چه خردسال است...!!
    ساده می نگرد..!!
    ساده می خندد..!!
    ساده می پوشد..!!
    ساده می گرید..!!

    " دل " من...از تبار دیوارهای کاهگلی است...!!
    ساده می افتد..!!
    ساده می شکند..!!
    ساده می میرد..!!
    " خیلی ساده "...!!
  • ۱۸:۴۰   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    تــــــو

    آن نیستــی کـه بــه یــادت بیــاورم …

    .

    “تــــــو”

    آن همیشــه ای کــه بــه یــادم مـی مــانــی…
  • ۱۸:۴۶   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻨﻮیسم

    ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭﻡ ؟!

    ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ،

    ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ؟!
  • ۱۹:۲۹   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    زنــــــــــدگے مــــــــــن و تــــــــــو بهــــــــــم ربــــــــــط دارد
    اگــــــــــر بـے ربــــــــــط بــــــــــۅد
    هیچوقــــــــــت خــــــــــــــــــــدا
    مــــــــــارا بهـــــــــــم نشــــــــــان نمیــــــــــداد
    بــــــــــاور کــــــــــن..
  • leftPublish
  • ۱۹:۳۹   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    ســـهم من کجاســـت..؟
    کجـــا بايـــد قدم بگــذارم که کســـي را
    له نکـــنم؟
    سهـــم من کجـــاست..؟
    کجـــا بايد دل ببنـــدم که ديـــر
    نکردهـــ باشــم؟
    سهــــم من کجـــاست ..؟
    کجـاي اين زمـــين خاکــــي کولـــه بارم را
    پايين
    بگــذارم که توقــف ممنــوع نداشـــته باشـــد؟
    بگو ...
    کجا خســـتگي هايـــم را به در کنـــم که کســي نگـــويد..
    ببخشـــيد ...
    اينـــجا جاي من استــ...!!!
  • ۱۹:۴۶   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    هَـــر آدمیــــ تو زندگیـــــش ،

    یـہ بیـــــ معـرفٺ دارهـــ . . .

    ڪہ اوڹ بیـــ معـرفٺ ،

    یڪـــــے از دوسٺ داشتنـے تریڹ آدماے روزگارهـــ !!!
  • ۱۹:۴۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    شوق دیدار تو را دارم نمی آیی چرا؟
    مثل باران ، تند میبارم نمی آیی چرا؟
    خسته ام از درد ، از آهنگ های بیکلام
    خسته از آهنگ گیتارم نمی آیی چرا
    غرق در کابوس میمانم مجال خواب نیست..
    من چرا تا صبح بیدارم؟ نمی آیی چرا؟
    رفته ای! با خاطراتت اشک میریزم هنوز
    باز غم در سینه میکارم نمی آیی چرا؟
    ای دوای درد قلبم، خسته ام از زندگی
    بی تو در بستر گرفتارم نمی آیی چرا
    نسخه ای پیچیده دکتر بوسه بر لبهای عشق
    آه، محتاج پرستارم نمی آیی چرا
    هیچ کس من را پرستاری به جز روی تو نیست
    از تب این عشق، بیمارم نمی ایی چرا
  • ۱۹:۴۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    ان قدر مرا با غم دوریت نیازار

    با پای دلم راه بیا قدری و بگذار،

    این قصه سرانجام خوشی داشته باشد

    در حیرتم از این همه دلسنگی دیوار

    هر روز منم بی تو و من بی تو ولاغیر

    تکرار... و تکرار... و تکرار ... و تکرار...

    من زنده به چشمان مسیحای تو هستم

    من را به فراموشی این خاطره نسپار

    ای شعر، چه می فهمی ازین حال خرابم؟

    بگذار که یک بار بمیریم؛ نه صدبار!!!

    تصمیم خودم بود به هرجا که رسیدم؛

    یک دایره آن قدر بزرگ است که پرگار

    اوج غم این قصه در این شعر همین جاست:

    من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار
  • ۱۹:۵۷   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    باورت گر بشود، گر نشود

    حرفى نيست؛

    اما...

    نفسم مى گيرد در هوايى که نفس هاى تو نيست!
  • leftPublish
  • ۱۹:۵۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    بهانه ميتراشي و مرا عذاب ميدهي

    به روح بي قرار من تو اضطراب ميدهي

    دلم پر از گلايه ها تنم اسير درد و خون

    ولي تو قهر با دلم براي لحظه اي مكن
  • ۲۰:۰۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست

                                                    

    بغض دارم، گریه دارم، بیقرارم بعد تو؛

    برگ ریزان خزانم، بی بهارم بعد تو؛

    بعد تو ابری ست اینجا، آسمان هم تیره گون؛

    نا امیدم، شوق فردایی ندارم بعد تو؛

    مثل لاهیجانِ بی چایی و قمصر بی گلاب ؛

    مثل ساوه بعد خشکی، بی انارم بعد تو؛

    قبل تو غمگین و با تو، راضی از این زندگی ؛

    از خودم، از سرنوشتم، در فرارم بعد تو؛

    قول دادم بی خبر باشی تو از این روزها ؛

    من تحمل میکنم، من درد دارم بعد تو...

  • ۲۰:۰۹   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    کفشهایم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم

    مدتی بی بهـــــار طی بکنم دوسه پاییــــز دربــه در بشوم

    خسته ام از تو از خودم از ما، ما ضمیـــر بعیــــد زندگی ام

    دونفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم

    یک نفر در غبـــار سرگردان یک نفــر مثل برگ در طوفان

    می روم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم

    حرفهــــای قشنگ پشت سرم آرزوهـــــای مادر و پدرم

    حیف خیلی از آن شکسته ترم که عصای غم پدر بشوم

    پدرم گفت دوستت دارم پس دعـــا مـــی کنم پدر نشوی

    مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم

    داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است

    نیستـم در حدود حوصله ها پس صلاح است مختصر بشوم

    دورها قبر کوچکی دارم بی اتاق و حیاط خلوت نیست

    گاه گاهی سری بـزن نگذار با تو از این غریبه تر بشوم
  • ۲۰:۱۳   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    گفته بودی ازمحبت خارها گل میشود
    ای بسوزد ریشه ضرب المثل های دروغ!!!

    می شود از عشق تو دیوانه شد دیوان نوشت
    صد غزل از آن نگاه و دیده و مژگان نوشت

    هرچه زیباروی اگر در محفلی گردند جمع
    می شود اسم تو را در صدر این خوبان نوشت

    نازنینا! چشم ما مهمان بکن بر یک نظر
    ورنه باید این دل آباد را ویران نوشت

    آب اگر ریزی به مژگان و چکد بر صورتت
    می توان زیبایی این صحنه را باران نوشت

    کاش می شد چند واحد درس عشق
    تا به دانشگاه چشمان شما مهمان نوشت

    نازنین زیبای من قدری به من نزدیک شو
    دل که بردی! می توان جان را به تو قربان نوشت

    یک نگاه مست و یک لبخند شیرین تو را
    می توان در جنگ با هر درد، پشتیبان نوشت

    عشق تو همچون گل سرخ بهار است ای عزیز
    می توان آیا به این گل، قلب ما گلدان نوشت؟
  • ۲۰:۱۷   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    شیشه ای میشکند،یک نفرمیپرسد؛
    که چرا شیشه شکست؟
    آن یکی میگوید؛شاید این رفع بلاست!!
    دل من سخت شکست،
    هیچ کس هیچ نگفت،
    غصه ام را نشنید،
    از خودم میپرسم...
    ارزش قلب من از شیشه یک پنجره هم کمتر بود؟.
  • ۲۰:۲۰   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﻧﺬﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺗﻮ ...
    ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﮕﻴﺮ ...
    ﻋﺎﺷﻘﻲ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ، ﺁﻓﺘﺎﺑﻢ ...
    ﻣﻦ ﻛﻨﺎﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﻫﻢ ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻢ ...
    ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺳﻬﻢ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ...
    ﺩﻧﻴﺎﻳﻢ ﺗﻮﻓﺎﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ ...
    ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﻮﻓﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻴﺨﻨﺪﻡ ...
  • ۲۰:۳۰   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    برای عاشق تــــــــــــــــو شدن
    هیچ بهانه ای لازم نیستــــــــــــــــ !
    
    هر چه باشد

    میان این همه الفبـــــــــــــا
    تنها تویی که حرف نداری...!!
  • ۲۰:۳۰   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    قالیچه و ایوان قشنگی دارم

    موسیقی باران قشنگی دارم

    پاییز و هوای خش خش خوشبختی

    من با تو چه آذر قشنگی دارم...
  • ۲۰:۵۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    من و دل آمده بودیم به مهمانی تو
    هر دو لبریز غزل، غرق گل افشانی تو

    دلکم عرض ادب کرد و همان گوشه نشست
    من همه محو دل و، او همه حیرانی تو

    شب شعری که به پا بود در آن صبح لطیف
    برد ما را به تب خیس و غزلخوانی تو

    من دچار تو شدم وقتی نگاهم کردی
    دل گرفتار همان موسم بارانی تو

    چشم تو خلوت خوبی است اگر بگذارند
    من و دل زائر آن معبد روحانی تو

    روزی سرشار تر از حس شکفتن در باد
    روز آغاز من و خلوت عرفانی تو

    آسمان نیز ورق خورد همان روز که باز
    من و دل آمده بودیم به مهمانی تو
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان