خانه
406K

رمان ایرانی " گندم زارهای طلایی "

  • ۰۰:۳۵   ۱۳۹۷/۳/۲۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    گندم زارهای طلایی 🌾🌾


    قسمت هشتاد و ششم

    بخش پنجم



    یک جفت گوشواره برام گرفته بود و با اصرار ازم خواست گوشم کنم ...
    هنوز باهاش حرف نزده بودم ...
    گفتم : من گوشم سوراخ نداره ...
    گفت : راستی ؟ من نمی دونستم ... چرا ؟
    گفتم : برای اینکه نه خانجانم و نه آقا جانم و بعدم خاله ام دلشون نمی اومد من همینقدر درد بکشم ...
    هر وقت حرفش می شد , می گفتن باشه بعدا ...

    با اینکه تو می دونی درد زیادی نداره و زود فراموش میشه ...
    ولی تو فکر می کنی من درد اون سیلی رو کی می تونم فراموش کنم ؟
    گفت : تو رو خدا دیگه حرفشو نزن , قول می دم عزیز دلم , قربونت برم ... دور اون سرت بگردم , دیگه دست روت دراز نمی کنم ...
    حالا بگو که منو بخشیدی ...
    گفتم : حالا باشه بعدا بهت می گم ...

    جلوی خونه ی عفت خانم نگه داشت و گفت : می خوای امروز بری کلاس ؟ رفتم خونه و ویولن رو هم آوردم ...
    خنده م گرفت ... من اصلا نمی تونستم مثل اون باشم ... شخصیت ما دو نفر کاملا با هم فرق داشت ...
    گفتم : هاشم , منو اونقدر نبر بالا که وقتی میندازی پایین تمام استخوان هام خورد بشه ...

    و از ماشین پیاده شدم ...
    ویولن رو از صندوق عقب آورد و با هم رفتیم تو خونه عفت خانم ...
    اون روز مثل این بود که اشتیاق من برای زدن صد چندان شده بود ... مثل تشنه ای بودم که بعد از مدت ها به آب رسیده بود ...
    تا هاشم و عفت خانم حال و احوال می کردن , من شروع کردم به زدن ...
    بی اختیار چشمم رو بستم ... این بار چیزی تو ذهنم نبود ... فقط می خواستم فریا ی رو که از درونم شعله می کشید , با صدای ساز , فریاد بزنم ...
    حرف انیس خانم تو گوشم صدا می کرد : لیلا تو یا شوهر داری بلد نیستی یا دوست نداری شوهر داشته باشی ...


    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان