خانه
73.7K

بهترین جمله یا پاراگراف از كتابی كه خوندید رو اینجا بنویسید

  • ۱۲:۳۵   ۱۳۹۳/۹/۱۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    قسمت هایی از رمان زیبای پرنده من از فریبا وفی که در حال مطالعه جمعی آن هستیم :

    *محله مثل جعفر عشقی شده است که عینک آفتابی می زند و موهایش را به بالا شانه می کند ولی کفش هایش همیشه پاره است .

    *صاحب خانه شیطان نیست ولی همان اندازه می تواند روح آدم را تسخیر بکند .


    *امیر خبر ندارد که روزی صد بار به او خیانت می کنم . وقتی که زیرشلواری اش به همان حالتی که در اورده وسط اتاق است . وقتی توی جمع آن قدر سرش گرم است که متوجه من نیست . وقتی سیر شده و یادش می افتد که منتظر ما نمانده است . وقتی مرا علت ناکامی هایش به حساب می آورد . وقتی زن دیگری را به رخ من می کشد . وقتی که می تواند از هر چیزی به تنهایی لذت ببرد . وقتی که تنهایم می گذارد ، به او خیانت می کنم .

    *رویای من معیوب است . مثل ان بلور ترک برداشته است که حیفم آمد توی سطل آشغال بریزم ولی می دانم که دیگر به درد نمی خورد . چرخ فلکی که در آن هستم نمی تواند مرا جای دوری ببرد . می چرخم و می چرخم و در جای اولم هستم

    *امیر هم چراغ هایش زیاد است . وقتی مال خانه خاموش است می تواند بیرونی ها را روشن کند . برای همین وقتی از من قهر است می تواند استخر برود . صبحانه کله پاچه بخورد . خودش را به یک آب میوه ی خنک مهمان کند و با دوستانش به کوه و دشت بزند .
    من هم مثل مامان فقط یک چراغ دارم . وقتی خاموش می شود درونم ظلمت مطلق است . وقتی قهرم با همه ی دنیا قهرم با خودم بیشتر .
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان