خانه
150K

النا: موهبت الهی (خاطرات و عکسهای النا)

  • ۲۳:۴۵   ۱۳۹۲/۴/۱۵
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    مامان من تموم کارهات رو روزانه تو یه سر رسید نوشتم برا همین هیچی یادم نمیره

    چهار پنج ماهت بود که دکتر گفت شیرم کفافت رو نمیده و شیرخشک تجویز کرد....
    هرچی شیرخشک تو بازار بود رو خریدیم...از sma گرفته تا نان و هومانا و ایزومیل...

    همه مارک ایرانی و خارجی هم شیشه شیر گرفتیم ...از چیکو گرفته تا پنبه ریز.....

    اما تو نه شیر خوردی و نه شیشه.....

    فکر کن با قاشق مرباخوری بهت شیرخشک میدادم یه بار شمردم برا 60 سی سی شیر هشتاد قاشق مرباخوری بهت دادم...اونم با بد بختی.....تو کریر می نشوندمت با انگشتم که روی چونه ات میذاشتم دهنت رو باز میکردم....یه قاشق شیر تو دهنت می ریختم....
    خودم دهنت رو میبستم و کریر رو به سمت جلو خم میکردم تا قورت بدی......

    بعضی اوقات هم وقتی قاشق رو میدیدی با سرعت سرسام آوری سرت رو تکون میدادی تا قاشق تو دهنت نره
    آخر سر وقتی وزنت خوب شد و به دکترت گفتم با چه ستمی بهت شیر خشک میدم گفت نمی خواهد بهش بدی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان